اسم عشقه ترسناک

اسم عشقه ترسناک
پارت ۱۴۰
[ویو ملودی]
تکونی خوردم و خودم یکم به بالا کشیدم و به تاج تخت تیکه دادم..دستم می سوخت..سرم
درد می کرد
دکتر: چشم دکتر... امیدوارم زودتر خوب بشید
ملودی: ممنون
تعظیم کوتاهی کرد که متقابل تعظیم کردم رفت....سرم گیج می زد...... به ساعت نگاه کردم
نزدیک های غروب بود..مگه چقدر بی هوش بودم ؟
آسا: دکتر زمان زیادی بی هوش بودید.. نباید آزمایش خون بگیرید ؟
ملودی: نه.. ویزیت های من چی شد ؟
آسا: دکتر همه انجام شدن...دکتر اوه همه رو انجام دادن..نگران نباشید
آروم سر تکون دادم ... روی دستم نگاه کردم.. تزریق زیادی انجام شده بود و این قطعا دومین
سروم بود..تایم کاری من تموم شده بود.. سروم تو دستم در آوردم و به آرومی به سمت رختکن
رفتم...لباسم عوض کردم آسا هم که تایم کاریش تموم شده بود کنارم بود کیف و گوشیم آورده
بود .. به سمت بیرون بیمارستان رفتیم منتظر ماشین بودم..کنارم ایستاده بود
آسا: دکتر باید بستری بشید لطفاً سخت نگیرید
ملودی: نمی خواد..
به اطراف نگاه کردم که آرتور و یونا دیدم..........ازت متنفرم یونا.. دختره عوضی.. به جلو نگاه
کردم ماشینی توقف کرد با تندی پیاده شد.. ادوارد دوید سمتم و از شونه ام گرفت
ادوارد: حالت خوبه ؟ سرت به جایی نخورد ؟
ملودی: خوبم نگران نباش...
چند قدم عقب رفت داد زد...عصبی بود و نگران
ادوارد: ملودی..۸ ساعت بی هوش بودی چطور خوبی ؟ بس کن مجبور نیستی همیشه حالت
خوب باشه