ادمینتون با پارت جدید اومد
ادمینتون با پارت جدید اومد
پارت ۱۲
لیا : چرا ازت خبری نبود بیشعور
ات : داستانو تعریف میکنه
لیا : وا عیب نداره ولش کن کیک شکلاتی میخوری
ات : هوم من میرم سفارش بدم
ات رفت سفارش بده
ات: ببخشید یه شیک نوتلا میخاستم با کیک شکلاتی
گارسون : بله حتما براتون آماده میکنیم.
ات: اوهوم
ات ویو
ساعت۴
از لیا خدافظی کردم و راه افتادم سمت خونه وقتی رسیدم خسته بودم یراس رفتم تو اتاق و خودمو پرت کردم رو تخت انقدر خسته بودم که متوجه جونگکوک نشدم و خابم برد
جونگکوک ویو
تو اتاق داشتم گیم میزدم که ات اومد خودشو پرت کرد رو تخت و با همون لباسا خوابید منم محل ندادم خوب ناراحت شدم آخه آدم با دوستپسر خودش اینجوری رفتار میکنه منم رفتم رو کاناپه خوابیدم حالا وقتی بیدار شد میفهمه چیکار کرده
پارت ۱۲
لیا : چرا ازت خبری نبود بیشعور
ات : داستانو تعریف میکنه
لیا : وا عیب نداره ولش کن کیک شکلاتی میخوری
ات : هوم من میرم سفارش بدم
ات رفت سفارش بده
ات: ببخشید یه شیک نوتلا میخاستم با کیک شکلاتی
گارسون : بله حتما براتون آماده میکنیم.
ات: اوهوم
ات ویو
ساعت۴
از لیا خدافظی کردم و راه افتادم سمت خونه وقتی رسیدم خسته بودم یراس رفتم تو اتاق و خودمو پرت کردم رو تخت انقدر خسته بودم که متوجه جونگکوک نشدم و خابم برد
جونگکوک ویو
تو اتاق داشتم گیم میزدم که ات اومد خودشو پرت کرد رو تخت و با همون لباسا خوابید منم محل ندادم خوب ناراحت شدم آخه آدم با دوستپسر خودش اینجوری رفتار میکنه منم رفتم رو کاناپه خوابیدم حالا وقتی بیدار شد میفهمه چیکار کرده
۱۳.۵k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.