اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۲۸
[ویو جونگ کوک]
ها جون: داخل انبار جدید جا سازی شد
جونگ کوک: به اون مردک جدید اعتماد ندارم
هاجون : دقیقا ، خیلی رفتاراش عجیبه
جونگ کوک: مواظب باشید
هاجون: راستی دختر جدید عین خروس جنگی
این با خنده گفت
جونگ کوک: بخاطر همین ازش خوشم میاد.... خیلی خاصه
روی مبل لم داد با خنده گفت
هاجون: معلومه خاصه تونسته جئو جونگ کوک تحت تاثیر قرار بده
جونگ کوک: فقط ازش خوشم میاد
هاجون: ولی خروس جنگیت چرا هر دفعه بهم حمله می کنه
جونگ کوک: حقته وحشی ( خنده)
هاجون: ها ها رفیقت فروختی
[ویو هارین]
بعد که جونگ کوک رفت داخل اتاق کارش اطراف دور زدم
همه جا بادیگارد بود راه فرار نداشت
رفتم داخل اتاق توجهم به بالکن جذب شد
از تخت دور زدم وارد بالکن شدم
باد خنکی به صورتم می خورد
غروب بود
واقعا دلنشین بود
خسته هستم نمی دونم چرا ؟
بهترین کار دوش گرفتن
یک دوش ۳۰ مینی گرفتم
از داخل کمدی که آجوما پر از لباس برام کرده لباس برداشتم پوشیدم
موهام خشک کردم...چون از آرایش کردن خوشم نمی یومد
فقط زد آفتاب بی رنگ یک بالم لب زدم
رفتم طبقه پایین
این جونگ کوک کجاست ؟
با چشمام اطراف کاملا آنالیزم کردم ولی نبودش
رفتم رو مبل نشستم
اههه حوصلم پوکید با صدای بلند اسم جونگ کوک صدا زدم
هارین: جونگ کوککککککککک
نیومد بازم با همون تن صدا داد زدم
هارین: جونگ کوککککککککک
که یهو از اتاق کارش با شتاب اومد بیرون
رفیق الدنگش از پشت سرش اومد
وقتی کاملآ مطمئن شد که اتفاقی نیافتاده گفت:
جونگ کوک: چته جوجه ( اخم)
دیدگاه ها (۲)

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۹ [ویو جونگ کوک]با هاجون داشتیم در...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۳۰ [ویو هارین]هارین: منحرف اومد موه...

پسرکی زیر نور ماه در حالی که با فرشته روبروش در حال رقص بود ...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۲۷[ویو جونگ کوک]با تکون خوردن هارین...

Part ¹²⁷ا.ت ویو:با صدای جونگ کوک از فکر بیرون اومدم..ا.ت:چیز...

Part ¹²⁵ا.ت ویو:بین زمین و آسمون بودیم..دورتا دورمون سیاهی م...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط