ری اکشنشون اگه بخاین خودکشی کنید
🐍ری اکشنشون اگه بخاین خودکشی کنید🐍
انیمه:شیطان کش
♡تانجیرو♡
وقتی داشتی قرص میخوردی توی اشپزخونه صدای خش خش به هم خوردن قرصا رو شنید چون توی پذیرایی بود اومد سمتت و با چهره تعجبی نگاهت کرد
تانجیرو:ا/ت چان چیه اینا؟
دلت نمیومد بفهمه بغضتو نگه داشتی
ا/ت:قرص مسکنن حالم بده...
اومد و بغلت کرد
تانجیرو:ا/ت بیا بریم من ماساژت بدم خوب شی این اشغالارو نخور*لبخند گوندا*
قرصاتو گرفت انداخت دور
بلندت کرد پرنسسی بردت تو اتاق گذاشتت روی تخت درا کشید کنارت و با موهات بازی کرد نازت کرد و قربون صدقت رفت و هی گونتو میبوسید˃͈◡˂͈
ꕤزنیتسوꕤ
مث سگ یهو میاد تو حموم چون صدای افتادن یچیز فلزی شنید وقتی تیغو دستت دید دستپاچه شد شروع به گریه کردن کرد
زنیتسو:ا/ت چااااااننننننن نهههههههههه نرووووووو توعم نمیتونی مث من دووم بیاری نروووووووو
ا/ت:از زنا بیشتر جیغ زدی...
تیغو انداختی کنار و داشتی دوساعت بهش دلداری میدادی
اونم مثل ابر بهاری گریه می کرد
𖤐نزوکو𖤐
داشت اشپزی میکرد که وقتی صدای چاهارپایه از اتاق شنید و دویید سمت اتاق و وقتی دید دستت طنابه و میخای خودتو اویزون کنی عصبی شد و بغض کرد و انداختت رو کولش بستت به صندلی و با دست اشاره کرد ازت ناراحت شده.
نشست بغلت و کلی نازت کرد و موهاتو ناز میکرد و بعد چند دیقه بازت کرد با خودش بردت پای اشپزی و چند لحضه بامبو رو از دهنش دراورد دندون تیز شو نشون داد بعدم دوباره گذاشتش تو دهنش
منظورش:یبار دیگه انجام بدی تبدیل به شیطان میکنمت.
⚛》》》》》◆《《《《《⚛
در خاستی بود و دوستان من خیلی از شیطان کش و سگای چلگرد بانگو جز اینا چیزی یادم نیست یدونه ام دازای کنیکیدا و اتسوشی یادمه ببخشید
امیدوارم خوشتون بیاد
فعلاااااا
#انیمه#خودکشی#شیطان_کش#نزوکو#تانجیرو#زنیتسو#اسمات#سناریو#وانشات#ویسگون#هنتای
انیمه:شیطان کش
♡تانجیرو♡
وقتی داشتی قرص میخوردی توی اشپزخونه صدای خش خش به هم خوردن قرصا رو شنید چون توی پذیرایی بود اومد سمتت و با چهره تعجبی نگاهت کرد
تانجیرو:ا/ت چان چیه اینا؟
دلت نمیومد بفهمه بغضتو نگه داشتی
ا/ت:قرص مسکنن حالم بده...
اومد و بغلت کرد
تانجیرو:ا/ت بیا بریم من ماساژت بدم خوب شی این اشغالارو نخور*لبخند گوندا*
قرصاتو گرفت انداخت دور
بلندت کرد پرنسسی بردت تو اتاق گذاشتت روی تخت درا کشید کنارت و با موهات بازی کرد نازت کرد و قربون صدقت رفت و هی گونتو میبوسید˃͈◡˂͈
ꕤزنیتسوꕤ
مث سگ یهو میاد تو حموم چون صدای افتادن یچیز فلزی شنید وقتی تیغو دستت دید دستپاچه شد شروع به گریه کردن کرد
زنیتسو:ا/ت چااااااننننننن نهههههههههه نرووووووو توعم نمیتونی مث من دووم بیاری نروووووووو
ا/ت:از زنا بیشتر جیغ زدی...
تیغو انداختی کنار و داشتی دوساعت بهش دلداری میدادی
اونم مثل ابر بهاری گریه می کرد
𖤐نزوکو𖤐
داشت اشپزی میکرد که وقتی صدای چاهارپایه از اتاق شنید و دویید سمت اتاق و وقتی دید دستت طنابه و میخای خودتو اویزون کنی عصبی شد و بغض کرد و انداختت رو کولش بستت به صندلی و با دست اشاره کرد ازت ناراحت شده.
نشست بغلت و کلی نازت کرد و موهاتو ناز میکرد و بعد چند دیقه بازت کرد با خودش بردت پای اشپزی و چند لحضه بامبو رو از دهنش دراورد دندون تیز شو نشون داد بعدم دوباره گذاشتش تو دهنش
منظورش:یبار دیگه انجام بدی تبدیل به شیطان میکنمت.
⚛》》》》》◆《《《《《⚛
در خاستی بود و دوستان من خیلی از شیطان کش و سگای چلگرد بانگو جز اینا چیزی یادم نیست یدونه ام دازای کنیکیدا و اتسوشی یادمه ببخشید
امیدوارم خوشتون بیاد
فعلاااااا
#انیمه#خودکشی#شیطان_کش#نزوکو#تانجیرو#زنیتسو#اسمات#سناریو#وانشات#ویسگون#هنتای
- ۷.۹k
- ۰۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط