اول از همه اسلاید بعد تیتراژ فیکه اسلاید استایل ات برای

(اول از همه اسلاید بعد تیتراژ فیکه اسلاید ۲استایل ات برای شام با کوکه اسلاید ۳استایل ات برای جلسه و اسلاید اخر استایل ات پیش مادر کوکه)

فریبp3
سال۲۰۲۵
*امروز خیلی خوشحالی ثانا
_همینطوره امروز اون شخص برگشته
*برات خوشحالم ولی برای مبارزه هم همینقدر خوشحالی؟
_انقدر یادم ننداز هیچ کس برای شکسته شدن تقریبا ۲۰۰تا استخوناش خوشحال نمیشه
*ولی خودت اینو انتخواب کردی خودت بودی که تصمیم گرفتیم چند سال کامل، استخونات شکسته بشن

سال۲۰۳۲
ویو ات
تو اتاق کارم بودم و درحال برسی برقه های درخواست های کار بودم که در زده شد و بادیگار شخصیم داخل اومد
_صبح بخیر
*صبح شمام بخیر خانوم ترتیب لانگ رو دادیم
_لازمه بپرسم اثری ازش مونده؟
*نه خانوم نگران نباشین همه چی ترو تمیز انجام شده
_خوبه از اسپانسرم خبری هست؟
*بله درحال حاظر همین الان در ججو درحال عشقوحال هستن
_عوضی رو دو روز به من استراحت نمیده بعد خودش هروز درحال عشقو حاله ، خب برنامه امروز چیه؟
*خوشبختانه امروز کار زیادی ندارین فقط ساعت ۱۱ جلسه با صاحب برندا دارید
_اوکیه پس پاشیم بریم حاظر شیم توعم برو ماشینو اماده کن
*چشم خانوم
پا شدم رفتن طبقه ۵ ساختمونم ( اتاق که نه خونه لباساشه)
(ات ی ساختمون ۷طبقه داره که طبقه اول محل کارشه اکثرا همه کاراشو جلسه و...اونجا انجام میده طبقه ۲باشگاه بدنسازی رقص و چنتا ورزش رزمی خودشه طبقه ۳و۴ رستوران کافی شاپ خودشه و طبقه ۵،۶،۷خونشه هر طبقه یه چیزیه) و بعد ی عالمه گشتن ی کت شلوار سرمه رنگ پوشیدم ارایش ملایمی کردم و رفتم سمت پارکینگم و سوار ماشینم شدم و با علامتم راه افتادیم(ی قسمت از پارکینگ مال خودشه و فقط ماشین و موتور های خودش اونا قرار دارن)(و اینم بگم که فقط ادم های خیلی ریچ و معروف به این ساختمون میتونن برن بیان و از جاهای عمومیش استفاده کنن)
ویو ساعت ۱۲
_خدایا گیج شدم رسما همه به ی زبون یکی فرانسوی یکی اینگیلیسی یکی کره ای چطور میتونم اینهمه زبانو یجا حرف بزنم واقعا؟
*منم نمیدونم خانوم
_خودمم نمیدونم خب چیکار کنیم نظرت چیه بریم ی سر به خانم جئون بزنیم؟
*هرجور شما میخواین
_خب کجاس
...
*تو روستای همیشگی
_اوکی بزن بریم ولی اول بریم لباسامونو عوض کنیم
*چشم
ویو روستا
از ماشین پیاده شدمو و رفتم سمت جایی که کیمچی درست میکنن و با دیدن خانوم جئون گفتم(مادر کوک)
_اجوماااااا
*اومو ات خوش اومدی عزیزم
دراخوش گرفتن هم
*دلم برات تنگ شده بود دخترم
_منم اجوما خب چیکار دارد میکنید منم میخوام کمک کنم
*باشه بیا از شستن کاهو ها شروع کن
_چشم اجوما جونم