پارت ۲۶
پارت ۲۶
ته : هوم میشه ناهارم لباتو بخورم ؟
ات : عهههه ( با خجالت )
ته : (خنده)
ات : چی درست میکنی
ته : نمیدونم
ات : من میرم تو جنگل یکم قدم بزنم
ته : نه خودمم باهات میام
ات : اما من میخوام تنها برم
ته : اخه خطر ناکه
ات : حواسم هست
ته : باشه برو ولی خیلی مراقب باش
ات : اهوم باشه عشقم
ته : هییی وایساااا ( با داد )
ات : چیشده ؟
ته : تو الان چی گفتیییی
ات : ......
ته : تو الان بهم گفتی عشقممم
ات : اهوم
ته : (( که تهیونگ اومد سمت ات و میبوسیدش و ۲۰ مین بعد ازش جدا شد ))
ات : ووو چکار میکنیییی
ته : حق ندارم زنمو ببوسم
ات : اوفف من رفتم بای
ته : زود بیا بای
(( ات رفت داخل جنگل ))
ات : واو اینجا چقدر قشنگه
(( که یهو یه چیزی سریع از کنار ات رد شد ))
ات : وایی اون چی بوددد من میترسممم هوا تاریک شدههه خونه کجاس من گم شدم (( با ترس ))
ته : هوففف این ات کجاس چرا انقد دیر کرد نگرانشم
ات : کاشکی تهیونگ بیاد من خیلی میترسم نکنه الان خوناشاما هستن
( که یهو یه خوناشام اومد جلوم وایساد )
^ علامت خوناشامه
^ ووو تو هم انسانی هم خوناشام
ات : چی میخوای از جون من تو کیی
^من یه خوناشام تشنم که به خونت نیاز داره
ات : (( که فرار کردم و اسم تهیونگ رو جیغ میزدم ))
^کجا فرار میکنی خانم کوچولو
ات : تهیونگگگگگگ (جیغ)
ته : بهو دیدم صدای جیغ ات میاد
ته (( با سرعت زیاد رفتم دیدم ات داره میدوعه و یه خون اشامم دنبالشه ))
ات :تهیونگگگگگگ (( گریه ))
ته : اتتتت این کیه
ات : تهیونگ این یه خوناشامه که میخواد خونمو بخوره
^ ووو میبینم با یه خوناشام دیگه هم دوستی هه عوضی اون دخترو بده به من
ته : هه اون زنمه حالا گورتو گم کن
^ اونو میدی یا یه بلایی سرت بیارم
ات : نهه منو ببر ولی بلایی سر اون نیار
^پس خودت با زبون خوش بیا
ته : نه ات برو تو قصر
ات : تهیدنگ من همراهش میرم
ته : ات به حرفم گوش کن
^ زود باشیدددد
ات : من نمیخوام این بلایی سرت بیاره
ته : نمیاره تو فقط برووو
ات : نمیرم
^ هویی دختر بدو بریم تشنه خونتم
ات : باشه
(( که یهو ات رفت سمت خوناشامه برگشت به تهیونگ چشمک زد یه چاقو از کیفش در اورد ))
ته : عافرین ات * تو دلش
^ بیا بریم
(( که یهو ات چاقو رو کرد تو قلب خون اشام ))
ات : هه فکر کردی میتونی منو ببری
^ نه من نمیتونم نفس بکشم تو چه غلطی کردی
ته : (( رفتم سمت خوناشامه
ته : فک کردی زنمو میدم بهت هه
ات :بریم خونه
ته : اهوم
داشتیم میرفتیم خونه که....
شرط ۲۰ لایک
۵۰ کامنت
احساس میکنم فیک بدیه🗿
ته : هوم میشه ناهارم لباتو بخورم ؟
ات : عهههه ( با خجالت )
ته : (خنده)
ات : چی درست میکنی
ته : نمیدونم
ات : من میرم تو جنگل یکم قدم بزنم
ته : نه خودمم باهات میام
ات : اما من میخوام تنها برم
ته : اخه خطر ناکه
ات : حواسم هست
ته : باشه برو ولی خیلی مراقب باش
ات : اهوم باشه عشقم
ته : هییی وایساااا ( با داد )
ات : چیشده ؟
ته : تو الان چی گفتیییی
ات : ......
ته : تو الان بهم گفتی عشقممم
ات : اهوم
ته : (( که تهیونگ اومد سمت ات و میبوسیدش و ۲۰ مین بعد ازش جدا شد ))
ات : ووو چکار میکنیییی
ته : حق ندارم زنمو ببوسم
ات : اوفف من رفتم بای
ته : زود بیا بای
(( ات رفت داخل جنگل ))
ات : واو اینجا چقدر قشنگه
(( که یهو یه چیزی سریع از کنار ات رد شد ))
ات : وایی اون چی بوددد من میترسممم هوا تاریک شدههه خونه کجاس من گم شدم (( با ترس ))
ته : هوففف این ات کجاس چرا انقد دیر کرد نگرانشم
ات : کاشکی تهیونگ بیاد من خیلی میترسم نکنه الان خوناشاما هستن
( که یهو یه خوناشام اومد جلوم وایساد )
^ علامت خوناشامه
^ ووو تو هم انسانی هم خوناشام
ات : چی میخوای از جون من تو کیی
^من یه خوناشام تشنم که به خونت نیاز داره
ات : (( که فرار کردم و اسم تهیونگ رو جیغ میزدم ))
^کجا فرار میکنی خانم کوچولو
ات : تهیونگگگگگگ (جیغ)
ته : بهو دیدم صدای جیغ ات میاد
ته (( با سرعت زیاد رفتم دیدم ات داره میدوعه و یه خون اشامم دنبالشه ))
ات :تهیونگگگگگگ (( گریه ))
ته : اتتتت این کیه
ات : تهیونگ این یه خوناشامه که میخواد خونمو بخوره
^ ووو میبینم با یه خوناشام دیگه هم دوستی هه عوضی اون دخترو بده به من
ته : هه اون زنمه حالا گورتو گم کن
^ اونو میدی یا یه بلایی سرت بیارم
ات : نهه منو ببر ولی بلایی سر اون نیار
^پس خودت با زبون خوش بیا
ته : نه ات برو تو قصر
ات : تهیدنگ من همراهش میرم
ته : ات به حرفم گوش کن
^ زود باشیدددد
ات : من نمیخوام این بلایی سرت بیاره
ته : نمیاره تو فقط برووو
ات : نمیرم
^ هویی دختر بدو بریم تشنه خونتم
ات : باشه
(( که یهو ات رفت سمت خوناشامه برگشت به تهیونگ چشمک زد یه چاقو از کیفش در اورد ))
ته : عافرین ات * تو دلش
^ بیا بریم
(( که یهو ات چاقو رو کرد تو قلب خون اشام ))
ات : هه فکر کردی میتونی منو ببری
^ نه من نمیتونم نفس بکشم تو چه غلطی کردی
ته : (( رفتم سمت خوناشامه
ته : فک کردی زنمو میدم بهت هه
ات :بریم خونه
ته : اهوم
داشتیم میرفتیم خونه که....
شرط ۲۰ لایک
۵۰ کامنت
احساس میکنم فیک بدیه🗿
۱۴.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.