+داشتم میفرتم تو اتاقم که ....
+داشتم میفرتم تو اتاقم که ....
_وایسا ببینم کجا
+داشتم می رفتم تو اتاقم
_هوم بعد لیا رو تو اشپز خونه میدی تو چیکار کردی
+ام من میرفتم تو اتاقم
_هوم خوبه حالا برو
پرش زمانی ۲ ساعت بعد
از دید ا.ت
من جدیدن یه حسایی به ارباب دارم ولی مطمئن نیستم هیییی خدا
از دید جیمین
_الان بهم خبر دادن که پدرم مرده داشتم مثل چی اشک میریختم منی که مردم و میکشم الان دارم برای مردن بابام گریه میکنم هرکی هم بود گریه میکرد میخواستم برم بار تا اروم بشم یکم مست کنم
+صدای در اومد فکر کنم ارباب رفت بیرون
_مست مست بودم همه رو ا.ت میدیدم
اره من واقعا عاشق ا.ت بودم بیش از حد دوسش دارم
ددستم پیشم بود و منو برد خونه رفتم تو اتاق ا.ت
+ا.ارباب
_عومم بهتره بگی ددی خیلی بهت نیاز دارم
+و.ولی .م.من
_نذاشتم حرف بزنه وحشیانه شروع به بوسیدنش کردم لختش کردم انداختمش رو تخت لباسا ی خودمم در اوردم ا.ت الان بایه شورت و سوتین جلوم بود
+ارباب خو..خواهش میکنم شما الان مستید
اون یه بار این کار رو باهام کرده بود ولی دوباره میترسیدم
_امم نه مست نیستم
خماری😈
_وایسا ببینم کجا
+داشتم می رفتم تو اتاقم
_هوم بعد لیا رو تو اشپز خونه میدی تو چیکار کردی
+ام من میرفتم تو اتاقم
_هوم خوبه حالا برو
پرش زمانی ۲ ساعت بعد
از دید ا.ت
من جدیدن یه حسایی به ارباب دارم ولی مطمئن نیستم هیییی خدا
از دید جیمین
_الان بهم خبر دادن که پدرم مرده داشتم مثل چی اشک میریختم منی که مردم و میکشم الان دارم برای مردن بابام گریه میکنم هرکی هم بود گریه میکرد میخواستم برم بار تا اروم بشم یکم مست کنم
+صدای در اومد فکر کنم ارباب رفت بیرون
_مست مست بودم همه رو ا.ت میدیدم
اره من واقعا عاشق ا.ت بودم بیش از حد دوسش دارم
ددستم پیشم بود و منو برد خونه رفتم تو اتاق ا.ت
+ا.ارباب
_عومم بهتره بگی ددی خیلی بهت نیاز دارم
+و.ولی .م.من
_نذاشتم حرف بزنه وحشیانه شروع به بوسیدنش کردم لختش کردم انداختمش رو تخت لباسا ی خودمم در اوردم ا.ت الان بایه شورت و سوتین جلوم بود
+ارباب خو..خواهش میکنم شما الان مستید
اون یه بار این کار رو باهام کرده بود ولی دوباره میترسیدم
_امم نه مست نیستم
خماری😈
۴۵.۹k
۰۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.