تنفری که تبدیل به عشق شد

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۵۷

هوسوک : افسر لی
*با اشاره با دست به هیونجین میگه که بره و جیکیون رو بگیره و دستبند بزنه
خودشم میره سمت چاری
جیکیون : ولم کن این دست بند چیه
ولم کن
چاری : میسوووو....دخترمم ...بلند شو(الان یادش اومده میسو دخترشه😂😂🤝)
*هوسوک دستبند میزنه به چاری
چاری : ولم کن کثافت ولم کن خیانکار .....
(بچه ها هم مردم ،هم خانواده ا/ت این بحث هارو همه رو میبینن)
هوسوک : سکوت کن و حق گرفتن وکیل هم داری
....هعی....... اگه من بودم که از همینجا سقطط میکردم
هوسوک : گروه B لدفن به کیم میسو رسیدگی کنید
گروهB : بله قربان
*هوسوک وقتی داره چاری رو میبره تا سوار ماشین کنه
چاری، سئوجون (بابای ا/ت)رو میبینه و وایمیسته
هوسوک : حرکت کن کیم چاری
چاری : تو ...توی عوضی منو دوست داشتی سئوجون
....
هق ..هق من عاشقانه دوست داشتم
اون هر*زه کیه پیشته(مامان ا/ت و میگه)
به جای اون هر*زه من باید سوگولیت میبودم
پ ا/ت : لقب خودتو نزار رو زن من
من اصلن تورو دوست نداشتم
بابام دوست داشت تو عروسش بشی که من مخالفت کردم و اون قبول کرد
م ا/ت : سئوجون قضیه چیه
چاری : اسم معشوقه ی منو به دهن کثیفت نیار
(خب الان میخام یه کم جنگ و دعوا بین خانم های محترمه چاری و مامان ا/ت برای سئوجون راه بندازم🤝😂)


خب دوستداران جنگ و دعوا اعلام حضور کنن😂🖐
دیدگاه ها (۱۴)

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۵۸*خب اینارو همه رو دارن ب...

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۵۸ویو هوسوک : حدود ۱ ماه ا...

😭😭بدبختیام شروع شدخب ....مجبورم برا امتحانا کمتر فعالیت کنم🥺...

(تنفری که تبدیل به عشق شد) 𝒑𝒂𝒓𝒕 : ۵۶چاری : خب بیاین......جیک...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط