+ت...تهیونگ اروم باش
+ت...تهیونگ اروم باش
_هق...هق...ک...کوککک
+ خاهش میکنم کاره احمقانه ای نکن
=خاهش میکنی؟؟هه یعنی انقدر این دختررو دوست داری که بخاطرش داری ازم خاهش میکنی؟؟؟غرورت کو جونکوک
+تهیونگ یجی بیگناحه...اون کاری نکرده...بزار خودمون حلش کنیم
=هه...من مخالفم
+کشتنه یجی چیزی رو عوض نمیکنه
=چرا میکنه...ناراحتی تو برام خوشاینده و بابام دیگه منو هم مثله تو دوست میداره
+ته...بابا هردومون رو دوست داره
=نهههههه نداره بابا ففط تورو دوست دارهههه توی احمققققق که عاشقه یه ادمیزاد شدههههههه.... یادت رفته که چطور ادمیزار ها ممانمون رو بیرحمانه کشتن هاننننننن تو یه احمقه خیانت کاری تو به خونوادمون خیانت کردی ولی...ولی من. نه
تفنگو محکم تر روی سرش میزاره
_(گریه شدید)
+تهیونگگگ من منن واقعن متاسفم
=چ..چی؟؟؟
+وختی بابا تورو سره اشتبا های کوچیک کتک میزد باید ازت محافظت میکردم،وختی تورو روز ها توی انباری زندانی میکرد نباید تورو تنها میزاشتم،،ن..باید اینکارو میکردم...منو...ببخش...من باید به عنوان برادره بزرگ ترت ازت محافظت میکردم...ا..ما..اینکارو نکردم،،،،،،من تغصیر بارم،،،(سرشو پاین میزاره)منو ببخش من واقعن متاسفم
=.....هیونگ...
کوک سرش رو بالا میاره و با تعجب بهش نگامیکنه
+چی؟؟؟هیونگ؟؟؟
تهیونگ یجی رو ول میکنه و یجی میدیوه سمت کوک و کوک اونو بغل میکنه
+شیششش اروم باشش تموم شد
_هق...هق...
=هییی...اینکارا تون رو بزارید برای بعدن(لبخند تلخ)الان باید برید!!
=زود باش هیونگ....یجی رو ببر یه جای امن
+_(تعجب و ناراحت)
_ت...تهیونگ!!!
=ببخشید یجی ....ترسوندمت...اگه(یه اشک از گونش میاد پایین)اگه بابام منو نکشت،،،میامو دوباره شمارو میبینم:)))
+ت..تهیونگ.........توهم...
■جونکوکککککککککککککککک
همه گی با تعجب نگا کردن
،،،چی،،،چطور ممکنه،،،،اون چطور فهمید
(فلش بگ به اینی که چطور فهمید)
<ادمین:اون قسمتی که گفتم لیسا حرف های اجوما و کوک رو شنیده،،،،لیسا بعد اینی که کوک رفت میره پیشه اجوما>
از پشت موهای اجوما رو میکشه
$ااااا
♧شیششش جیکت در نیاد پیره زن....من درست شنیدم؟؟؟کوک فرار میکنه با یجی؟؟
$ااا...خانم لطفننن ولم کنیدد
♧باهام بیا ای احمق
لیسا اونو کشون کشون میبره وست مهمونی
♧همه گی گوشششش کنیددددددد،،،،جئون جونکوک کسی که قراره من الان باهاش ازدواج کنم همراه با کیم یجی که یه ادمیزاد هستش فرار کردههههه فرارررررررر
پارت ۴۲
_هق...هق...ک...کوککک
+ خاهش میکنم کاره احمقانه ای نکن
=خاهش میکنی؟؟هه یعنی انقدر این دختررو دوست داری که بخاطرش داری ازم خاهش میکنی؟؟؟غرورت کو جونکوک
+تهیونگ یجی بیگناحه...اون کاری نکرده...بزار خودمون حلش کنیم
=هه...من مخالفم
+کشتنه یجی چیزی رو عوض نمیکنه
=چرا میکنه...ناراحتی تو برام خوشاینده و بابام دیگه منو هم مثله تو دوست میداره
+ته...بابا هردومون رو دوست داره
=نهههههه نداره بابا ففط تورو دوست دارهههه توی احمققققق که عاشقه یه ادمیزاد شدههههههه.... یادت رفته که چطور ادمیزار ها ممانمون رو بیرحمانه کشتن هاننننننن تو یه احمقه خیانت کاری تو به خونوادمون خیانت کردی ولی...ولی من. نه
تفنگو محکم تر روی سرش میزاره
_(گریه شدید)
+تهیونگگگ من منن واقعن متاسفم
=چ..چی؟؟؟
+وختی بابا تورو سره اشتبا های کوچیک کتک میزد باید ازت محافظت میکردم،وختی تورو روز ها توی انباری زندانی میکرد نباید تورو تنها میزاشتم،،ن..باید اینکارو میکردم...منو...ببخش...من باید به عنوان برادره بزرگ ترت ازت محافظت میکردم...ا..ما..اینکارو نکردم،،،،،،من تغصیر بارم،،،(سرشو پاین میزاره)منو ببخش من واقعن متاسفم
=.....هیونگ...
کوک سرش رو بالا میاره و با تعجب بهش نگامیکنه
+چی؟؟؟هیونگ؟؟؟
تهیونگ یجی رو ول میکنه و یجی میدیوه سمت کوک و کوک اونو بغل میکنه
+شیششش اروم باشش تموم شد
_هق...هق...
=هییی...اینکارا تون رو بزارید برای بعدن(لبخند تلخ)الان باید برید!!
=زود باش هیونگ....یجی رو ببر یه جای امن
+_(تعجب و ناراحت)
_ت...تهیونگ!!!
=ببخشید یجی ....ترسوندمت...اگه(یه اشک از گونش میاد پایین)اگه بابام منو نکشت،،،میامو دوباره شمارو میبینم:)))
+ت..تهیونگ.........توهم...
■جونکوکککککککککککککککک
همه گی با تعجب نگا کردن
،،،چی،،،چطور ممکنه،،،،اون چطور فهمید
(فلش بگ به اینی که چطور فهمید)
<ادمین:اون قسمتی که گفتم لیسا حرف های اجوما و کوک رو شنیده،،،،لیسا بعد اینی که کوک رفت میره پیشه اجوما>
از پشت موهای اجوما رو میکشه
$ااااا
♧شیششش جیکت در نیاد پیره زن....من درست شنیدم؟؟؟کوک فرار میکنه با یجی؟؟
$ااا...خانم لطفننن ولم کنیدد
♧باهام بیا ای احمق
لیسا اونو کشون کشون میبره وست مهمونی
♧همه گی گوشششش کنیددددددد،،،،جئون جونکوک کسی که قراره من الان باهاش ازدواج کنم همراه با کیم یجی که یه ادمیزاد هستش فرار کردههههه فرارررررررر
پارت ۴۲
۱۲.۳k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.