Monster in the forest
Monster in the forest
فصل 2 پارت 26
یونکوک:*نگاهشون رو از ا.ت میگیرن و دوباره به هم زل میزنن*
(پنج مین بعد)
ا.ت:*با صدای بلند* انقدر به هم زل نزنین!!
(چرا یونگی و جونگ کوک منو یاد سوهو و هانسوجون توی زیبای حقیقی میندازه؟😐)
یونکوک:*دوباره نگاهشون رو به ا.ت میگیرن*
ا.ت: به منم زل نزنین!!
یونکوک:*نگاهشون رو به جاهای دیگه میگیرن*
ا.ت:*داد* به هیچ جا زل نزنین یعنی نمیتونین هیچکاری نکنین؟!؟!
یونگی: چیکار کنیم؟
ا.ت: نمیشه بکپین؟
یونکوک:*به هم چشم غره میرن*
یونگی: بیا پیش من بخواب..
جونگ کوک: نخیر پیش من!
یونگی: پیش من!
جونگ کوک: پیش من!
یونگی: پیش منننننن!!!
جونگ کوک: پییییش منننننننننننن!!!!
ا.ت:*داد* زهر حلاحه!!
یونکوک:*سرجاشون سیخ میشن*
ا.ت: من پیش هیچ کره خری نمیخوابم!!
یونکوک:*توی دلشون* چیشود؟ اون به ما گفت کره خر؟؟
ا.ت: من کاملا جدا از شما میکپم هیچ بنی بشری هم نمیگه چرا!!!
جونگ کوک: کجا میخوای بخوابی؟ به غیر از اینکه کنار یکیمون بخوابی راه دیگه ای نیست چون دیگه جا نداریم..
ا.ت: شده روی سقف میخوابم ولی پیش شما نمیخوابم!
یونگی: اگه روی سقف بخوابی چادر میاد زیر..
ا.ت:*حالت گریان به خودش میگیره* بابا ولم کنین کدوم عاشقی کسی که عاشقشه رو اذیت میکنه؟
یونکوک: من اذیتت میکنم؟؟
ا.ت:...........
یونکوک:*به هم چشم غره میرن* تو داری اذیتش میکنی!
یونکوک: حرف منو تکرار نکن!!
یونکوک: اون مال منه نه تو!! *دوتاشون یه دست ا.ت رو میکشن*
ا.ت: آااااای سر من طناب کشی نکنین!!
یونکوک: دستشو ول کن!!
جونگ کوک:*دست ا.ت رو میکشه* ولش کن دیگه!!
یونگی:*اون یکی دست ا.ت رو میکشه* خودت ولش کن!!
ا.ت:*جیغ* ولم کنییییییین!!!!!!!
یونکوک:*بدبختا زره ترک میشن دستاشو ول میکنن*
ا.ت:*مچاشو ماساژ میده* هووووف...فکر نمیکنین دردم میگیره؟
یونکوک:*با نگاهی شرمنده زمینو نگاه میکنن*
ا.ت: من چه گناهی کردم از دستتون؟؟
یونکوک:..............
ا.ت: چرا ولم نمیکنین؟ یعنی خودم حق انتخاب ندارم؟؟
یونکوک:...........
ا.ت: از الان به بعد...اگه دیدم دربارش حرف میزنین یا دعوا میکنین یا به هم زل میزنین چشم غره میرین دیگه حتی نگاهتون هم نمیکنم!!
یونکوک:............
فصل 2 پارت 26
یونکوک:*نگاهشون رو از ا.ت میگیرن و دوباره به هم زل میزنن*
(پنج مین بعد)
ا.ت:*با صدای بلند* انقدر به هم زل نزنین!!
(چرا یونگی و جونگ کوک منو یاد سوهو و هانسوجون توی زیبای حقیقی میندازه؟😐)
یونکوک:*دوباره نگاهشون رو به ا.ت میگیرن*
ا.ت: به منم زل نزنین!!
یونکوک:*نگاهشون رو به جاهای دیگه میگیرن*
ا.ت:*داد* به هیچ جا زل نزنین یعنی نمیتونین هیچکاری نکنین؟!؟!
یونگی: چیکار کنیم؟
ا.ت: نمیشه بکپین؟
یونکوک:*به هم چشم غره میرن*
یونگی: بیا پیش من بخواب..
جونگ کوک: نخیر پیش من!
یونگی: پیش من!
جونگ کوک: پیش من!
یونگی: پیش منننننن!!!
جونگ کوک: پییییش منننننننننننن!!!!
ا.ت:*داد* زهر حلاحه!!
یونکوک:*سرجاشون سیخ میشن*
ا.ت: من پیش هیچ کره خری نمیخوابم!!
یونکوک:*توی دلشون* چیشود؟ اون به ما گفت کره خر؟؟
ا.ت: من کاملا جدا از شما میکپم هیچ بنی بشری هم نمیگه چرا!!!
جونگ کوک: کجا میخوای بخوابی؟ به غیر از اینکه کنار یکیمون بخوابی راه دیگه ای نیست چون دیگه جا نداریم..
ا.ت: شده روی سقف میخوابم ولی پیش شما نمیخوابم!
یونگی: اگه روی سقف بخوابی چادر میاد زیر..
ا.ت:*حالت گریان به خودش میگیره* بابا ولم کنین کدوم عاشقی کسی که عاشقشه رو اذیت میکنه؟
یونکوک: من اذیتت میکنم؟؟
ا.ت:...........
یونکوک:*به هم چشم غره میرن* تو داری اذیتش میکنی!
یونکوک: حرف منو تکرار نکن!!
یونکوک: اون مال منه نه تو!! *دوتاشون یه دست ا.ت رو میکشن*
ا.ت: آااااای سر من طناب کشی نکنین!!
یونکوک: دستشو ول کن!!
جونگ کوک:*دست ا.ت رو میکشه* ولش کن دیگه!!
یونگی:*اون یکی دست ا.ت رو میکشه* خودت ولش کن!!
ا.ت:*جیغ* ولم کنییییییین!!!!!!!
یونکوک:*بدبختا زره ترک میشن دستاشو ول میکنن*
ا.ت:*مچاشو ماساژ میده* هووووف...فکر نمیکنین دردم میگیره؟
یونکوک:*با نگاهی شرمنده زمینو نگاه میکنن*
ا.ت: من چه گناهی کردم از دستتون؟؟
یونکوک:..............
ا.ت: چرا ولم نمیکنین؟ یعنی خودم حق انتخاب ندارم؟؟
یونکوک:...........
ا.ت: از الان به بعد...اگه دیدم دربارش حرف میزنین یا دعوا میکنین یا به هم زل میزنین چشم غره میرین دیگه حتی نگاهتون هم نمیکنم!!
یونکوک:............
۸.۲k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.