love is a killer
love is a killer
p.³¹
ات ویو
( صبح از خواب بیدار شدم نگاه به ساعت انداختم دیدم ساعت ۱۲ هست یا خود خدا چرا کسی منو بیدار نکردم بلند شوم رفتم دست شویی و لباسم رو عوض کردم رفتم پایین دیدم کسی نیست رفتم تو آشپز خونه کسی نبود یهو یادم اومد دیروز تهیونگ همشون رو فرستاده بود مرخصی منم استینم رو بالا زدم و آشپزی کردم البته از تو گوگل بعد چند دقیقه همچی آماده کردم خب حالا برم تهیونگ رو بیدار کنم رفت تبقه بالا در رو باز کردم دیدم تهیونگ خوابه آروم رفتم سمتش ر رو تخت نشستم خیلی کیوت و در همین حال جذاب خوابیده بود چند دقیقه ای داشتم نگاش میکردم که گفت)
- میدونم خیلی جذاب ولی در این حد
چی تو بیداری ؟! از کی؟
- اره وقتی احساس کروم یکی رو تختم نشست
چرا چیزی نگفتی
- خیلی تو حس بودی گفتم چیزی نگم
عه اذیتم نکن ......آها راستی بیا پایین غذا درس کردم
ات ویو
( بلند شدم برم یهو دست رو گرفت و کشید سمت خودش منم افتادم تو بغلش منو از پشت بغل کردم و چسبوند به خودش )
چیکار میکنی
- فقط دو دقیقه چیزی نگو
ات ویو
( چرا قلبم انقدر تند میزنه ولی در این حال تو بغلش احساس امنیت و آرامش میکردم تو همین حالت بودیم که یکی در رو باز کرد یهو از بغل تهیونگ در اومد و وایسادم اووون مزاحممممم کسی نبوددددد جزززززززززززززززززززززززززززززززززززززز گربه ( شوخیدم ) اون جانگ کوک بود )
× عه ببخشید مزاحم کارتون شدم
- ارع
تهیونگ ( حرصی )
- چیه خب راست میگم
× من میرم بعدن باهات حرف میزنم هیونگ خب شما به کارتون برسین ( رفت )
- مزاحما
( خندید )
- چرا میخندی ( پوکر)
وای حالت موهات انگره برق گرفتتشون( در حال جر خوردن )
-( پوکر فیس )
خب من میرم تو هم دیگه بیا غذا سرد میشه
- خودت آشپزی کردی
اره
ات ویو
( از اتاق تهیونگ اومدم بیرون رفتم میز رو چیدم دیگه آماده شده بود که تهیونگ اومد پایین )
- اوووو ات خانوم چه کرده
( لبخند )
نویسنده ویو
( خب اینا غذاشون رو خوردن وکلی حرف زدن بعدشم رفتن شهر بازی )
•شهربازی•
- ات
جانم
- بستنی میخوری
ارهههههه
- اوکی بریم بگیریم
بریم
- ات کدوم رو میخوای
یه شکلاتی با یه وانیلی
- ببخشید آقا یه شکلاتی و وانیلی با یه شکلاتی و نسکافه ای
● بفرمایید
- ممنون
- بفرما قشنگم
مرسی
- خب سوار چی بشیم
ترن هوایی
- مطمئنی
چطور نکنه تو میترسی
- چی من ترس نه بابا
میبینیم
• ترن هوایی •
- یا جد یونتاننننننننننن
یونتان کیههههه
- نمیدونممممممممممممممممممم
- یا مسیحححححححححححححححححححح
یهووووووووووو
- یا خود خدااااااااااااااااااااااااا
یهووووووووووو اره همینهههههههه
- یا مادر بنتننننننننننننننننننننننن
•تموم شد•
[ ادامش پست بعد آخه جا نداد ]
p.³¹
ات ویو
( صبح از خواب بیدار شدم نگاه به ساعت انداختم دیدم ساعت ۱۲ هست یا خود خدا چرا کسی منو بیدار نکردم بلند شوم رفتم دست شویی و لباسم رو عوض کردم رفتم پایین دیدم کسی نیست رفتم تو آشپز خونه کسی نبود یهو یادم اومد دیروز تهیونگ همشون رو فرستاده بود مرخصی منم استینم رو بالا زدم و آشپزی کردم البته از تو گوگل بعد چند دقیقه همچی آماده کردم خب حالا برم تهیونگ رو بیدار کنم رفت تبقه بالا در رو باز کردم دیدم تهیونگ خوابه آروم رفتم سمتش ر رو تخت نشستم خیلی کیوت و در همین حال جذاب خوابیده بود چند دقیقه ای داشتم نگاش میکردم که گفت)
- میدونم خیلی جذاب ولی در این حد
چی تو بیداری ؟! از کی؟
- اره وقتی احساس کروم یکی رو تختم نشست
چرا چیزی نگفتی
- خیلی تو حس بودی گفتم چیزی نگم
عه اذیتم نکن ......آها راستی بیا پایین غذا درس کردم
ات ویو
( بلند شدم برم یهو دست رو گرفت و کشید سمت خودش منم افتادم تو بغلش منو از پشت بغل کردم و چسبوند به خودش )
چیکار میکنی
- فقط دو دقیقه چیزی نگو
ات ویو
( چرا قلبم انقدر تند میزنه ولی در این حال تو بغلش احساس امنیت و آرامش میکردم تو همین حالت بودیم که یکی در رو باز کرد یهو از بغل تهیونگ در اومد و وایسادم اووون مزاحممممم کسی نبوددددد جزززززززززززززززززززززززززززززززززززززز گربه ( شوخیدم ) اون جانگ کوک بود )
× عه ببخشید مزاحم کارتون شدم
- ارع
تهیونگ ( حرصی )
- چیه خب راست میگم
× من میرم بعدن باهات حرف میزنم هیونگ خب شما به کارتون برسین ( رفت )
- مزاحما
( خندید )
- چرا میخندی ( پوکر)
وای حالت موهات انگره برق گرفتتشون( در حال جر خوردن )
-( پوکر فیس )
خب من میرم تو هم دیگه بیا غذا سرد میشه
- خودت آشپزی کردی
اره
ات ویو
( از اتاق تهیونگ اومدم بیرون رفتم میز رو چیدم دیگه آماده شده بود که تهیونگ اومد پایین )
- اوووو ات خانوم چه کرده
( لبخند )
نویسنده ویو
( خب اینا غذاشون رو خوردن وکلی حرف زدن بعدشم رفتن شهر بازی )
•شهربازی•
- ات
جانم
- بستنی میخوری
ارهههههه
- اوکی بریم بگیریم
بریم
- ات کدوم رو میخوای
یه شکلاتی با یه وانیلی
- ببخشید آقا یه شکلاتی و وانیلی با یه شکلاتی و نسکافه ای
● بفرمایید
- ممنون
- بفرما قشنگم
مرسی
- خب سوار چی بشیم
ترن هوایی
- مطمئنی
چطور نکنه تو میترسی
- چی من ترس نه بابا
میبینیم
• ترن هوایی •
- یا جد یونتاننننننننننن
یونتان کیههههه
- نمیدونممممممممممممممممممم
- یا مسیحححححححححححححححححححح
یهووووووووووو
- یا خود خدااااااااااااااااااااااااا
یهووووووووووو اره همینهههههههه
- یا مادر بنتننننننننننننننننننننننن
•تموم شد•
[ ادامش پست بعد آخه جا نداد ]
۶.۶k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.