my fierce daddy
#my_fierce_daddy
ته: دو تا از انگشتامو دور سینه های ات میکشیدم وبعد اومدم پایین تر عضومو داخلش کردم تلمبه می زدم
ات:اه... نکن.. تهیونگا
ته: چی... گفتی می خوای یه رانده دیگه اضافی شه
ات: نه غلط کردم ددی
ته: آفرین
ادمین گلتون
بعد از به فا*ک رفتن ات خوابیدن و صبح بیدار شدن هر دو باهم رفتن حموم بعد از چند ماه ات بچه دار شد و به خوبی و خوشی زندگی کردن.
پایان
خدا رو شکر که تموم شد دستم شکست😅❤
ته: دو تا از انگشتامو دور سینه های ات میکشیدم وبعد اومدم پایین تر عضومو داخلش کردم تلمبه می زدم
ات:اه... نکن.. تهیونگا
ته: چی... گفتی می خوای یه رانده دیگه اضافی شه
ات: نه غلط کردم ددی
ته: آفرین
ادمین گلتون
بعد از به فا*ک رفتن ات خوابیدن و صبح بیدار شدن هر دو باهم رفتن حموم بعد از چند ماه ات بچه دار شد و به خوبی و خوشی زندگی کردن.
پایان
خدا رو شکر که تموم شد دستم شکست😅❤
۵.۴k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.