پارت ۱۳
پارت ۱۳
مانیانا هیچی نمیگه فقط یه لبخند با رضایت میزنه و باهاش میره
ا/ت تا این صحنه رو میبینه عصبانی میشه میره سمت پسره یعنی لی نو وبهش با عصبانیت میگه
ا/ت:بهش چی گفتی، تا قبل از حرف تو یانگ سو حتی نزدیک مانیانا هم نمیشد چی تو گوششش خوندی؟
لی نو:اولن سلام دومن من چیزی نگفتم فقط گفتم. منو با شما آشنا کنه
ا/ت تعجب میکنه از عصبانیت به لبخند میاد
و میشینه پیشش و بهش میگه
ا/ت:خب زودتر میگفتی خودم رو معرفی کنم
من ا/ت هستم..
لی نو :من لی نو هستم خوشبختم ....
ا/ت:خیلی هم عالی خوشبختم...
لی نو :نظرت چیه فردا بریم یه گشت بزنیم ؟
ا/ت:اوم........
لی نو :یانگ سو و مانیانا هم میان.........
ا/ت:باشه من مانیانا رو راضی میکنم....
لی نو :منم یانگ سو رو راضی میکنم ...
پس قرار گذاشتن که فردا تو پارک لی نو با ماشین بیاد دنبالشون
ا/ت وقتی رفت خونه همه انرژیش رو جمع کرد تا مانیانا رو راضی کنه که فردا برن بیرون .....
وقتی رفت در اتاق مانیانا رو باز کرد دید مانیانا توی بغل یانگ سو خوابش برده .....
به یانگ سو میگه برو بیرون..... میخوام با مانیانا حرف بزنم .....
یانگ سو :داری میبینی خوابیده حال نداره بزار بعدا باهاش حرف بزن
ا/ت:گفتم همین الان برو بیرون .....
یانگ سو : نمیرم .............
مانیانا هیچی نمیگه فقط یه لبخند با رضایت میزنه و باهاش میره
ا/ت تا این صحنه رو میبینه عصبانی میشه میره سمت پسره یعنی لی نو وبهش با عصبانیت میگه
ا/ت:بهش چی گفتی، تا قبل از حرف تو یانگ سو حتی نزدیک مانیانا هم نمیشد چی تو گوششش خوندی؟
لی نو:اولن سلام دومن من چیزی نگفتم فقط گفتم. منو با شما آشنا کنه
ا/ت تعجب میکنه از عصبانیت به لبخند میاد
و میشینه پیشش و بهش میگه
ا/ت:خب زودتر میگفتی خودم رو معرفی کنم
من ا/ت هستم..
لی نو :من لی نو هستم خوشبختم ....
ا/ت:خیلی هم عالی خوشبختم...
لی نو :نظرت چیه فردا بریم یه گشت بزنیم ؟
ا/ت:اوم........
لی نو :یانگ سو و مانیانا هم میان.........
ا/ت:باشه من مانیانا رو راضی میکنم....
لی نو :منم یانگ سو رو راضی میکنم ...
پس قرار گذاشتن که فردا تو پارک لی نو با ماشین بیاد دنبالشون
ا/ت وقتی رفت خونه همه انرژیش رو جمع کرد تا مانیانا رو راضی کنه که فردا برن بیرون .....
وقتی رفت در اتاق مانیانا رو باز کرد دید مانیانا توی بغل یانگ سو خوابش برده .....
به یانگ سو میگه برو بیرون..... میخوام با مانیانا حرف بزنم .....
یانگ سو :داری میبینی خوابیده حال نداره بزار بعدا باهاش حرف بزن
ا/ت:گفتم همین الان برو بیرون .....
یانگ سو : نمیرم .............
۶.۹k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.