دلم گنجشک های خانه را جدی نمی گیرد

دلم گنجشک‌ های خانه را جدی نمی ‌گیرد
پریشـان‌ حالیِ پـروانـه را جدی نمی ‌گیرد
دلم در باغچه می‌گیرد اینجا هیچ زنبـوری
غـمِ شیـرِ حیاطِ خـانـه را جدی نمی‌ گیرد
همه درفکرِ گُل هستند و گُل در فکرِ زیبایی
کسی حرفِ عمیقِ دانـه را جدی نمی‌ گیرد
نه خورشیدِ دل ‌انگیزیّ و نه ابرِ غم ‌انگیزی
خدا این خانه‌'ی ویرانـه را جدی نمی ‌گیرد
شبیهِ شانه اۍکوچک نشستم درغمِ مویت
ولی مویت حضورِ شانه را جدی نمی ‌گیرد
چه بیهوده به گوش شهرگفتم غصه‌ام را آه
کسی اندوهِ یک دیوانـه را جدی نمی‌ گیرد
دیدگاه ها (۴)

ڪام دل را بر نیاوردم ازین دنیا، گذشتهیچ ڪس اندازه من غم ندید...

تو هیچوقت صاحب فردا نمی‌شویای زخم کهنه‌ام ! تو مداوا نمی‌شوی...

دارم به زیر کوهی از آوار می خندمبا سوز غمگین نُت گیتار می خن...

شهریور عاشق انار بوداما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزداخه ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط