پارت هشت
پارت هشتم فیک [عشق مافیا]
یک هفته قبل از دید کوک
بعد از خرید برگشتم عمارت
بدنش خیلی خوش فرم بود باورم نمیشه انقد خودمو نگه داشتم از همون موقع که افتاد تو بغلم تحریک شدم حتما باید شرتک میپوشید اههه
+بهتره برم خودمو راحت کنم
+سومیییی
عد از یک دقیقه
©بله اقا
+برو یه هرزه اماده کن فقط سریع تا خودتو نکردم
©چشمم
سومی از اتاق رفت منم رفتم لباسام رو عوض کنم که تهیونگ اومد داخل اتاق
=بدن دختره خوب بود چرا اونو نکردی
±حح تعقیبم کردی
=شاید
+مسخره بازی در نیار چرا تعقیبم کردی
=جی هوپ گفت داری میری بیرون منم گفتم بات بیام ولی دیدم با دختری گفتم بهتره نیام چون شاید بخای به فاکش بدی
=ولی چجوری به فاکش ندادی خیلئ پاهاش تحریک کننده بود
+۱۵سالش بود
=تو که ۱۵ساله رو به فاک دادی
+نمیدونم چرا
©ارباب میتونم بیام داخل
+بیا
©اماده کردم بردمش تو اتاق سکس
+باش برو بیرون
©چشم
رفت بیرون
≠البته هرزه های خودت بهترن
+فردا جلسه داریم به اعضا بگو بیان تو اتاق جلسه راس ساعت ۸
و بعد رفتم بیرون
=دیوانه
رفتم سمت اتاق سکس دیگه داشتم از درد میموردم
یک ساعت بعد
هوف راحت شدم
+سومیی
©بله ارباب
+اینو جمعش کن فردا تمام ظرف هارو باید بشوره و کل سالن رو تمیز کنه
©چشم
رفتم تو اتاق و حمام کردم و بعدش خوابیدم
فردا صبح ساعت ۷:۳۰
هوف نیم ساعت دیگه جلسه شروع میشه
رفتم صورتم رو شستم و بعدش رفتم پایین برای صبحانه
سومی غذا رو چینده بود و بقیه هم دور میز نشسته بودند
+سلام بر حاجیان
×حاجیان و مرز چه کاریه ساعت ۸صبح جلسه
~از اونجایی که بعد از ظهر ماموریت داریم بهترین موقع رو انتخاب کرده
÷بیرون خوش گذشت
+چه گیری دادی به بیرون رفتن من
√میدونی اگه یکی تعغیبت کنه بد بختیم
+حالا هرچی غذاتونو بخورین
¶کوک
+هوم
¶سلام
+خدافظ
نیم ساعت بعد جلسه
×برا چی جلسه گذاشتی
+در مورد اون دختره که دیشب باهاش بودم
=قراره زن داداش پیدا کنیمم نانای نای
+نههه
¶پس چی
+میخام بیارمش عمارت
÷هرزه ی خوبی میشه
=ولی گفتی ۱۵ سالشه
+تو هم گفتی من ۱۵ ساله هارو به فاک دادم
√چیزی ازش میدونی؟
+کم
بچه یتیمه مامان باباش مردن وقتی سه سالش بوده
√چطوری مردن
+به دست مافیا ها
¶دشمنی پیدا میکنه
+گف دنبال انتقام نیست
~دیگه چی
با جنی و ییرن و هیونجین دوست صمیمیه
×همون دوستی که خارج از عمارت پیدا کردن
+اره
=کارمون رو اسون تر میکنه
~دیگه چی
+گیمر هست و خیلی خوب بازی میکنه ادرس خونش هم (...........) و اینکه وعض مالیش بد نیست
×اوک پس من با افرادم میریم میاریمش
+نه نمیخام اسیبی بهش برسه و اینکه وقتی داشتیم گیم بازی میکردیم یه چیز هایی در مورد مسابقه گف
∆ارباب
+بیا تو
°واقعا میخاین ا/ت رو بیارین اینجا
^چرا ا/ت خوبه خودتون میدونین از مافیا ها نفرت داره
یک هفته قبل از دید کوک
بعد از خرید برگشتم عمارت
بدنش خیلی خوش فرم بود باورم نمیشه انقد خودمو نگه داشتم از همون موقع که افتاد تو بغلم تحریک شدم حتما باید شرتک میپوشید اههه
+بهتره برم خودمو راحت کنم
+سومیییی
عد از یک دقیقه
©بله اقا
+برو یه هرزه اماده کن فقط سریع تا خودتو نکردم
©چشمم
سومی از اتاق رفت منم رفتم لباسام رو عوض کنم که تهیونگ اومد داخل اتاق
=بدن دختره خوب بود چرا اونو نکردی
±حح تعقیبم کردی
=شاید
+مسخره بازی در نیار چرا تعقیبم کردی
=جی هوپ گفت داری میری بیرون منم گفتم بات بیام ولی دیدم با دختری گفتم بهتره نیام چون شاید بخای به فاکش بدی
=ولی چجوری به فاکش ندادی خیلئ پاهاش تحریک کننده بود
+۱۵سالش بود
=تو که ۱۵ساله رو به فاک دادی
+نمیدونم چرا
©ارباب میتونم بیام داخل
+بیا
©اماده کردم بردمش تو اتاق سکس
+باش برو بیرون
©چشم
رفت بیرون
≠البته هرزه های خودت بهترن
+فردا جلسه داریم به اعضا بگو بیان تو اتاق جلسه راس ساعت ۸
و بعد رفتم بیرون
=دیوانه
رفتم سمت اتاق سکس دیگه داشتم از درد میموردم
یک ساعت بعد
هوف راحت شدم
+سومیی
©بله ارباب
+اینو جمعش کن فردا تمام ظرف هارو باید بشوره و کل سالن رو تمیز کنه
©چشم
رفتم تو اتاق و حمام کردم و بعدش خوابیدم
فردا صبح ساعت ۷:۳۰
هوف نیم ساعت دیگه جلسه شروع میشه
رفتم صورتم رو شستم و بعدش رفتم پایین برای صبحانه
سومی غذا رو چینده بود و بقیه هم دور میز نشسته بودند
+سلام بر حاجیان
×حاجیان و مرز چه کاریه ساعت ۸صبح جلسه
~از اونجایی که بعد از ظهر ماموریت داریم بهترین موقع رو انتخاب کرده
÷بیرون خوش گذشت
+چه گیری دادی به بیرون رفتن من
√میدونی اگه یکی تعغیبت کنه بد بختیم
+حالا هرچی غذاتونو بخورین
¶کوک
+هوم
¶سلام
+خدافظ
نیم ساعت بعد جلسه
×برا چی جلسه گذاشتی
+در مورد اون دختره که دیشب باهاش بودم
=قراره زن داداش پیدا کنیمم نانای نای
+نههه
¶پس چی
+میخام بیارمش عمارت
÷هرزه ی خوبی میشه
=ولی گفتی ۱۵ سالشه
+تو هم گفتی من ۱۵ ساله هارو به فاک دادم
√چیزی ازش میدونی؟
+کم
بچه یتیمه مامان باباش مردن وقتی سه سالش بوده
√چطوری مردن
+به دست مافیا ها
¶دشمنی پیدا میکنه
+گف دنبال انتقام نیست
~دیگه چی
با جنی و ییرن و هیونجین دوست صمیمیه
×همون دوستی که خارج از عمارت پیدا کردن
+اره
=کارمون رو اسون تر میکنه
~دیگه چی
+گیمر هست و خیلی خوب بازی میکنه ادرس خونش هم (...........) و اینکه وعض مالیش بد نیست
×اوک پس من با افرادم میریم میاریمش
+نه نمیخام اسیبی بهش برسه و اینکه وقتی داشتیم گیم بازی میکردیم یه چیز هایی در مورد مسابقه گف
∆ارباب
+بیا تو
°واقعا میخاین ا/ت رو بیارین اینجا
^چرا ا/ت خوبه خودتون میدونین از مافیا ها نفرت داره
۷۱.۱k
۲۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.