سلام جانم،خوبی؟
سلام جانم،خوبی؟
چند روزیه که جوابم رو ندادی و دلواپست شدم.
میگن اونجا سرد شده،پس جانم خودتو خوب بپوشان
زمستون اومده،سوز میاد،برف می باره،برف رک تر از بارونه،جانم مواظب رد پاها باش.
اینجا هم هوا سرد شده اما خبری از بارون نیست.
همه جا بوی دود میده اما خبری از باروت نیست.
راستی قرارمون که یادت نرفته؟
ما قرار گذاشتیم در کافه های استانبول قهوه بنوشیم،در خیابان های برلین پیاده روی کنیم،
به تئاتر های پاریس بریم و در شب های دمشق شعر بخونیم.
اما شنیده ام به رویاهامون حمله کردن.در استانبول به جرم شادی به آدم ها تیر زدن. در پاریس به دختری که فنجان قهوه تو دستش بوده شلیک کرده اند.
و در برلین با کامیون مردم رو زیر گرفته اند.
کشت و کشتار همه جا بد و دردناکه،چه در استانبول،چه در حلب و چه در موصل.
اما جانم من می ترسم،می ترسم از اینکه شهرهای پر از آرامش نا امن بشن،
پس بیشتر مواظب خودت باش.
نمیگم، استانبول که میری میدان تاکسیم نرو،ایاصوفیا نرو و خیابانها رو نگرد،
برو،فقط به جاهای خطرناک نرو!
کجایی جانم؟چرا جواب نمیدی؟
نیستی و من هم دارم پا به جاهای خطرناک میذارم،
بی اسلحه،بی تروریست،بی خونریزی.
به آن کافه ی همیشگی میرم
و تنها با فنجون قهوه ام بازی می کنم.
#روزبه_معین
چند روزیه که جوابم رو ندادی و دلواپست شدم.
میگن اونجا سرد شده،پس جانم خودتو خوب بپوشان
زمستون اومده،سوز میاد،برف می باره،برف رک تر از بارونه،جانم مواظب رد پاها باش.
اینجا هم هوا سرد شده اما خبری از بارون نیست.
همه جا بوی دود میده اما خبری از باروت نیست.
راستی قرارمون که یادت نرفته؟
ما قرار گذاشتیم در کافه های استانبول قهوه بنوشیم،در خیابان های برلین پیاده روی کنیم،
به تئاتر های پاریس بریم و در شب های دمشق شعر بخونیم.
اما شنیده ام به رویاهامون حمله کردن.در استانبول به جرم شادی به آدم ها تیر زدن. در پاریس به دختری که فنجان قهوه تو دستش بوده شلیک کرده اند.
و در برلین با کامیون مردم رو زیر گرفته اند.
کشت و کشتار همه جا بد و دردناکه،چه در استانبول،چه در حلب و چه در موصل.
اما جانم من می ترسم،می ترسم از اینکه شهرهای پر از آرامش نا امن بشن،
پس بیشتر مواظب خودت باش.
نمیگم، استانبول که میری میدان تاکسیم نرو،ایاصوفیا نرو و خیابانها رو نگرد،
برو،فقط به جاهای خطرناک نرو!
کجایی جانم؟چرا جواب نمیدی؟
نیستی و من هم دارم پا به جاهای خطرناک میذارم،
بی اسلحه،بی تروریست،بی خونریزی.
به آن کافه ی همیشگی میرم
و تنها با فنجون قهوه ام بازی می کنم.
#روزبه_معین
۴.۳k
۲۲ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.