Part³
Part³
دختر خونده مستر لی
.
.
_ چی؟ نه نه ببخشید من همیشه اینطوریم
.
خب اطلاعات جدید در مورد ا.ت
1. خب ا.ت درونگراست
2. وقتی عصبی میشه چیزی نمیگه
3. زیاد حرف نمیزنه
4. اگه خیلی عصبی شه ممکنه از هوش بره
5. موقع عصبانیت اشک تو چشاش جمع میشه
دیگه همین بریم سراغ داستانمون
.
+ من مث بابات نیستم پس بهتره عصبانیم نکنی ( همچنان با داد)
_ بله میدونم(با اشک در چشم)
+ خیلی رو مخی
_ ببخشید (همچنان اشک ولی خب گریه نبود)
جئون یقه لباسشو گرفت ا.ت هم عصبی شده بود ولی نمیتونست کاری کنه.
+ چته تو؟ هوم؟ نمیتونی حرف بزنی؟ از خودت دفاع کن
_ (سکوت)
یهو ا.ت بیهوش شد و پرت شد رو زمین
ماشالا جئونم توی عمارت دکتر داشت و دکتر بعد از معاینه جریان عصبی شدن ا.ت و اینا رو گف
دکتر£
+ الان چیکار کنم
£ نمیدونم ارباب باید صبر کنید بیدار شه و عصبیش نکنین خیلی ضعیف شده
+ خب کی بیدار میشه؟
£ ارباب عذر میخوام دیگه علم غیب ندارم
+ باشه از جلو چشمم گمشو برو از آجوما دست مزد بگیر
£ چشم
.
3 ساعت بعد...
ا.ت بیدار شد
.
.
.
وای یعنی چی میشه؟
لایک کن بعد که 7 تا شد بت میگم
دختر خونده مستر لی
.
.
_ چی؟ نه نه ببخشید من همیشه اینطوریم
.
خب اطلاعات جدید در مورد ا.ت
1. خب ا.ت درونگراست
2. وقتی عصبی میشه چیزی نمیگه
3. زیاد حرف نمیزنه
4. اگه خیلی عصبی شه ممکنه از هوش بره
5. موقع عصبانیت اشک تو چشاش جمع میشه
دیگه همین بریم سراغ داستانمون
.
+ من مث بابات نیستم پس بهتره عصبانیم نکنی ( همچنان با داد)
_ بله میدونم(با اشک در چشم)
+ خیلی رو مخی
_ ببخشید (همچنان اشک ولی خب گریه نبود)
جئون یقه لباسشو گرفت ا.ت هم عصبی شده بود ولی نمیتونست کاری کنه.
+ چته تو؟ هوم؟ نمیتونی حرف بزنی؟ از خودت دفاع کن
_ (سکوت)
یهو ا.ت بیهوش شد و پرت شد رو زمین
ماشالا جئونم توی عمارت دکتر داشت و دکتر بعد از معاینه جریان عصبی شدن ا.ت و اینا رو گف
دکتر£
+ الان چیکار کنم
£ نمیدونم ارباب باید صبر کنید بیدار شه و عصبیش نکنین خیلی ضعیف شده
+ خب کی بیدار میشه؟
£ ارباب عذر میخوام دیگه علم غیب ندارم
+ باشه از جلو چشمم گمشو برو از آجوما دست مزد بگیر
£ چشم
.
3 ساعت بعد...
ا.ت بیدار شد
.
.
.
وای یعنی چی میشه؟
لایک کن بعد که 7 تا شد بت میگم
۴.۲k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.