شبی ک قاتل شدم پارت: ۳
شبی ک قاتل شدم پارت: ۳
و من گفتم باید بدونم خونه کی هستم
یه آهی کشید و گفت من یه قاتل ام تو شک بودم و زل زده بودم ب سانزو ک یک دفعه در خونه باز شد یه دختر دوید طرف سانزو و داد زد: داداشیییی سانزوووو مو صورتی خودمم .
سانزو: عععع سنجو صد بار بهت گفتم من و با این اسم مسخره صدا نکن
سنجو: اممم ببخشید داداشی دیگع تکرار نمیشه
سانزو: عاح باشه همین یه بار میبخشم اما اگه تکرار بشه بهت قول میدم اتفاقای بدی میوفته سنجو جان .!
ا/ت : ععععع بسه دیگع اینجا چه خبره تو کی هستی
سنجو: اممم ببخشید حواسم نبود من خواهر سانزو ام اسمم سنجو هست
ا/ت: خوشبختم منم ا/ت هستم.
سانزو: ا/ت یادت میاد چه اتفاقی افتاده برات؟!
ا/ت : اممم نه من حافظم و از دست دادم.
که یک دفعه تموم خاطراتم و ب یاد اوردم ک چطوری مادرم و پدرم و آشیدا غرق خون افتاده بودن روی زمین یک دفعه زدم زیر گریه و گفتم قسم میخورم ک اون قاتل و پیدا میکنم و تیکه تیکش میکنم، و ب سانزو گفتم : سانزو من میخوام عضو باندتون بشم.!....
و من گفتم باید بدونم خونه کی هستم
یه آهی کشید و گفت من یه قاتل ام تو شک بودم و زل زده بودم ب سانزو ک یک دفعه در خونه باز شد یه دختر دوید طرف سانزو و داد زد: داداشیییی سانزوووو مو صورتی خودمم .
سانزو: عععع سنجو صد بار بهت گفتم من و با این اسم مسخره صدا نکن
سنجو: اممم ببخشید داداشی دیگع تکرار نمیشه
سانزو: عاح باشه همین یه بار میبخشم اما اگه تکرار بشه بهت قول میدم اتفاقای بدی میوفته سنجو جان .!
ا/ت : ععععع بسه دیگع اینجا چه خبره تو کی هستی
سنجو: اممم ببخشید حواسم نبود من خواهر سانزو ام اسمم سنجو هست
ا/ت: خوشبختم منم ا/ت هستم.
سانزو: ا/ت یادت میاد چه اتفاقی افتاده برات؟!
ا/ت : اممم نه من حافظم و از دست دادم.
که یک دفعه تموم خاطراتم و ب یاد اوردم ک چطوری مادرم و پدرم و آشیدا غرق خون افتاده بودن روی زمین یک دفعه زدم زیر گریه و گفتم قسم میخورم ک اون قاتل و پیدا میکنم و تیکه تیکش میکنم، و ب سانزو گفتم : سانزو من میخوام عضو باندتون بشم.!....
۳.۶k
۰۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.