شبی ک قاتل شدم پارت
شبی ک قاتل شدم پارت: 5
ا/ت: چشم رئیس
رئیس: برای اینکه ب جمع ما بپیوندی ازت یه امتحان میگیریم تا توانایی هاتو بسنجیم مشکلی با این موضوع نداری؟!
ا/ت: نه رئیس مشکلی نیست .
رئیس: پس من تو رو میسپارم دست سانزو و سنجو ک خوب تعلیمت بدن تا یک ماه دیگع
ا/ت : چشم رئیس هرچی شما بگین .
از در خارج شدیم و رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم حین رانندگی سانزو من و سنجو حرف میزدیم
سنجو: ا/ت برای عضو شدن تو باند مافیا باید خوب تلاش کنی نباید کم بیاری.
ا/ت: میدونم من هیچ وقت کم نمیارم .
سنجو: خوبه پس تمام تلاشت و بکن تا اون ایزانا رو پیدا کنی و بکشیش .
ا/ت: باشع من برای کشتن اون هرکاری میکنم رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم خونه
من خیلی خسته بودم و سریع رفتم ک بخوابم
*صبح روز بعد
تو خواب پدر و مادر و آشیدا رو دیدم توی یه جنگل بودیم راه خونه رو گم کردیم و داشتیم تلاش میکردیم راه خونه رو پیدا کنیم ک ایزانا جلوی مارو گرفت و اسلحه رو ب طرف پدرم گرفت و اونو کشت ، بعد به طرف مادرم و گرفت و گشتش و من همون لحظه داد کشیدم و بیدار شدم .....
ا/ت: چشم رئیس
رئیس: برای اینکه ب جمع ما بپیوندی ازت یه امتحان میگیریم تا توانایی هاتو بسنجیم مشکلی با این موضوع نداری؟!
ا/ت: نه رئیس مشکلی نیست .
رئیس: پس من تو رو میسپارم دست سانزو و سنجو ک خوب تعلیمت بدن تا یک ماه دیگع
ا/ت : چشم رئیس هرچی شما بگین .
از در خارج شدیم و رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم حین رانندگی سانزو من و سنجو حرف میزدیم
سنجو: ا/ت برای عضو شدن تو باند مافیا باید خوب تلاش کنی نباید کم بیاری.
ا/ت: میدونم من هیچ وقت کم نمیارم .
سنجو: خوبه پس تمام تلاشت و بکن تا اون ایزانا رو پیدا کنی و بکشیش .
ا/ت: باشع من برای کشتن اون هرکاری میکنم رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم رفتیم خونه
من خیلی خسته بودم و سریع رفتم ک بخوابم
*صبح روز بعد
تو خواب پدر و مادر و آشیدا رو دیدم توی یه جنگل بودیم راه خونه رو گم کردیم و داشتیم تلاش میکردیم راه خونه رو پیدا کنیم ک ایزانا جلوی مارو گرفت و اسلحه رو ب طرف پدرم گرفت و اونو کشت ، بعد به طرف مادرم و گرفت و گشتش و من همون لحظه داد کشیدم و بیدار شدم .....
- ۵.۵k
- ۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط