فیک: فصل دوم «فقط من ؛فقط تو»
پارت •24/
تهیونگ: چرا انقد تند میزنه؟
ات : حس نمیکنی بخاطر وجودته ؟
تهیونگ نیشخندی زد
و گفت: شاید !
خب بریم تو کاره قانون اول
و آروم ب ات نزدیک میشد
ات با نیشخند هی سرش رو عقب میبرد ک تهیونگ کلافه شد و چشماشو بست
و نفس عمیقی کشید و دو تا دستاش رو روی صورت ات گذاشت و ب ...و..سید.....ش
بعد از انجام کار قانون اول
هر دو بلند شدن تا آماده بشن
تهیونگ ی ساک برای هردوشون برای لباس اضافه و چیز های ضروری آماده کرد
ات در حال بستن موهاش بود ک
ته یونگ از پشت بهش نزدیک میشه
و بخاطر قد کوتاه ات کمی خم میشه موبند ات رو آروم از موهاش سر داد
و بازشون کرد
تهیونگ : دوست دارم بازشون بزاری
و لایه گوش ات رو بوسید
ات ب خلاف روز های دیگه ی پیراهن سفید زیبا ک بالای زانو هاشو بود رو با صندل پوشید
ب آیینه نگاهی کرد و سری تکون داد
ات : اوه بدک نیست ک کمی از تم دارک اومد بیرون
داخل آیینه چشمکی ب خودش زد ی میکاپ ملایم کردو کیفش رو همراه عینک دودیش برداشت
در حالی که ساعتش رو دستش میکرد
ات : تهیونگگگ آماده شدی داره ......
سرش رو بالا گرفت و در جذابیت تهیونگ محو بود هر دو بهم زل زده بودن ک
تهیونگ : هی لیدی زیادی امروز خوشگل کردی قبول نیست
ات : یاااا چ خبره اگه نگات کنن جرشو... یعنی چیزه برخورد میشه یونو جناب کیم ؟
تهیونگ: همچنین ! خوب دیگه بریم
و ب پایین پله ها رفتن که ات دید خدمتکار ها وسایل رو داخل ماشین گذاشتن و تهیونگ سوییچ رو از راننده گرفت و در رو برای ات باز کرد
در حال حرکت بودن که ات آهنگ گذاشت و سیستم رو روشن کرد
و دکمه رو زد ک سقف ماشین باز شد
ات : هوهووووو
تهیونگ : یا بیا تو بچه سرما میخوری
ات : نههههه خیلی کیف میدههههه
ک با صدای تلفن تهیونگ ات ساکت شد و صدای آهنگ رو کم کرد
تهیونگ : الو ؟
شرط پارت بعد: ۱۲۱لایک و کامنت بدون تکرار 🐰🤍
تهیونگ: چرا انقد تند میزنه؟
ات : حس نمیکنی بخاطر وجودته ؟
تهیونگ نیشخندی زد
و گفت: شاید !
خب بریم تو کاره قانون اول
و آروم ب ات نزدیک میشد
ات با نیشخند هی سرش رو عقب میبرد ک تهیونگ کلافه شد و چشماشو بست
و نفس عمیقی کشید و دو تا دستاش رو روی صورت ات گذاشت و ب ...و..سید.....ش
بعد از انجام کار قانون اول
هر دو بلند شدن تا آماده بشن
تهیونگ ی ساک برای هردوشون برای لباس اضافه و چیز های ضروری آماده کرد
ات در حال بستن موهاش بود ک
ته یونگ از پشت بهش نزدیک میشه
و بخاطر قد کوتاه ات کمی خم میشه موبند ات رو آروم از موهاش سر داد
و بازشون کرد
تهیونگ : دوست دارم بازشون بزاری
و لایه گوش ات رو بوسید
ات ب خلاف روز های دیگه ی پیراهن سفید زیبا ک بالای زانو هاشو بود رو با صندل پوشید
ب آیینه نگاهی کرد و سری تکون داد
ات : اوه بدک نیست ک کمی از تم دارک اومد بیرون
داخل آیینه چشمکی ب خودش زد ی میکاپ ملایم کردو کیفش رو همراه عینک دودیش برداشت
در حالی که ساعتش رو دستش میکرد
ات : تهیونگگگ آماده شدی داره ......
سرش رو بالا گرفت و در جذابیت تهیونگ محو بود هر دو بهم زل زده بودن ک
تهیونگ : هی لیدی زیادی امروز خوشگل کردی قبول نیست
ات : یاااا چ خبره اگه نگات کنن جرشو... یعنی چیزه برخورد میشه یونو جناب کیم ؟
تهیونگ: همچنین ! خوب دیگه بریم
و ب پایین پله ها رفتن که ات دید خدمتکار ها وسایل رو داخل ماشین گذاشتن و تهیونگ سوییچ رو از راننده گرفت و در رو برای ات باز کرد
در حال حرکت بودن که ات آهنگ گذاشت و سیستم رو روشن کرد
و دکمه رو زد ک سقف ماشین باز شد
ات : هوهووووو
تهیونگ : یا بیا تو بچه سرما میخوری
ات : نههههه خیلی کیف میدههههه
ک با صدای تلفن تهیونگ ات ساکت شد و صدای آهنگ رو کم کرد
تهیونگ : الو ؟
شرط پارت بعد: ۱۲۱لایک و کامنت بدون تکرار 🐰🤍
۶۹.۴k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.