Pt 7
Pt 7
گیر افتادم
همونحوری کع داشتم گریه میکردم دورورمو نگاه کردم انگار یه جای خرابس
ا/ت:تهیونگ اینجا زندگی میکنع.
م. من نمیخوام بمیرم! باید فرار کنم
خودمو تکون تکون دادم ولی خیلی سخت بود،
تقریبا دو سه ساعت داشتم دستامو باز میکردم
کع موفق شدم دستامو باز کردم
سریع بدو بدو رفتم طرف در خروجی
در رو باز کردم کع..
ا/ت:ج. ج. جونگ کوک ت. تو
جونگ کوک:خیلی اشتباه کردی کع فرار کردی!
ا/ت:ن. نهه
سریع در رو بستم اونم داشت هی در رو با پاش محکم محکم میزد منم داشتم داد میزدم کمک کمک
ا/ت:تهیونگگگ کمکککک(با داد)
اینو کع گفتم دیگه در نزد همه جا سکوت مطلق.
سریع رفتم توی یه اتاق خرابه نشستم تا یکی بیاد برای کمک
به ساعت نگاه کردم ساعت 12 شب بود
یه چند دیقه نگذشته بود کع تهیونگ اومد منم مث بز رفتم بغلش
ا/ت:ک. کجا رفته بودی نگفتی من اینجا میترسم اینجا جونگ کوک اومده بود حس کردم کع دیگه زنده نیستم انقدر ترسیده بودم کع نمیتونستم درست نفس بکشم(خیلی تند حرف زدن)
تهیونگ:ا. ا/ت اروم باش
تا می خواست دست بکشه رو موهام سریع ازش جدا شدن
ا/ت:حیا نمیکنی می خوای بهم دست بزنی
تهیونگ: تو خودت اومدی بغلم کع داشتی عین جت حرف میزدی
ا/ت:اون نا خواسته بود
تهیونگ:حالا هرچی بشین اینجا تا دوباره ببندمت راستی چجوری فرار کردی من خیلی محکم بسته بودمت
ا/ت:فک کردی اسون بود دو سه ساعت مث سگ در تلاش این بودم کع دستمو باز کنم نمیشه اروم تر ببندی
تهیونگ:بهتره محکم تر ببندم
ا/ت:-_-
منو دوباره بست به صندلی
تهیونگ:گفتی کع جونگ کوک اومده بود اینجا چیکارت کرد
ا/ت:خب ارع اومده بود بهم گفت کار بدی کردم کع فرار کردم منم در رو بستمو اومدم توی اتاق
تهیونگ:وقتی داشتم میومدم دیدمش خیلی سرد نگام میکرد
ا/ت:ت. تهیونگ می خوای منو بکشی؟
تهیونگ:چ. چی
ا/ت:بگو می خوای منو بکشی
تهیونگ:من. ن. نمیتونم بهت چیزی بگم
ا/ت:پس من فرار میکنم از اینجا میرم
تهیونگ:برای بار دو هزارم اگه بخوای میتونی فرار کنی ولی نمیتونی😌
ا/ت:-_-
رفت توشک اورد
ا/ت:هه فک کردی من روی اون توشک می خوام حتی فکرشم نکن
تهیونگ:کی من داری به من میگی
دیوونه ای من خودم روش می خوابم اون صندلی هم از روت زیاده یه جور میگی من روی این نمی خوابم فک کردی برام مهمه
اون خوابش برد وقت فراره
چطوره؟؟ خواهش میکنم نظر بدین کامنت بزارید منم دارم برای این فیک زحمت میکشم😣
اصن حمایت نمیکنید☹️
ممنون میشم اگع حمایت کنید🙁
گیر افتادم
همونحوری کع داشتم گریه میکردم دورورمو نگاه کردم انگار یه جای خرابس
ا/ت:تهیونگ اینجا زندگی میکنع.
م. من نمیخوام بمیرم! باید فرار کنم
خودمو تکون تکون دادم ولی خیلی سخت بود،
تقریبا دو سه ساعت داشتم دستامو باز میکردم
کع موفق شدم دستامو باز کردم
سریع بدو بدو رفتم طرف در خروجی
در رو باز کردم کع..
ا/ت:ج. ج. جونگ کوک ت. تو
جونگ کوک:خیلی اشتباه کردی کع فرار کردی!
ا/ت:ن. نهه
سریع در رو بستم اونم داشت هی در رو با پاش محکم محکم میزد منم داشتم داد میزدم کمک کمک
ا/ت:تهیونگگگ کمکککک(با داد)
اینو کع گفتم دیگه در نزد همه جا سکوت مطلق.
سریع رفتم توی یه اتاق خرابه نشستم تا یکی بیاد برای کمک
به ساعت نگاه کردم ساعت 12 شب بود
یه چند دیقه نگذشته بود کع تهیونگ اومد منم مث بز رفتم بغلش
ا/ت:ک. کجا رفته بودی نگفتی من اینجا میترسم اینجا جونگ کوک اومده بود حس کردم کع دیگه زنده نیستم انقدر ترسیده بودم کع نمیتونستم درست نفس بکشم(خیلی تند حرف زدن)
تهیونگ:ا. ا/ت اروم باش
تا می خواست دست بکشه رو موهام سریع ازش جدا شدن
ا/ت:حیا نمیکنی می خوای بهم دست بزنی
تهیونگ: تو خودت اومدی بغلم کع داشتی عین جت حرف میزدی
ا/ت:اون نا خواسته بود
تهیونگ:حالا هرچی بشین اینجا تا دوباره ببندمت راستی چجوری فرار کردی من خیلی محکم بسته بودمت
ا/ت:فک کردی اسون بود دو سه ساعت مث سگ در تلاش این بودم کع دستمو باز کنم نمیشه اروم تر ببندی
تهیونگ:بهتره محکم تر ببندم
ا/ت:-_-
منو دوباره بست به صندلی
تهیونگ:گفتی کع جونگ کوک اومده بود اینجا چیکارت کرد
ا/ت:خب ارع اومده بود بهم گفت کار بدی کردم کع فرار کردم منم در رو بستمو اومدم توی اتاق
تهیونگ:وقتی داشتم میومدم دیدمش خیلی سرد نگام میکرد
ا/ت:ت. تهیونگ می خوای منو بکشی؟
تهیونگ:چ. چی
ا/ت:بگو می خوای منو بکشی
تهیونگ:من. ن. نمیتونم بهت چیزی بگم
ا/ت:پس من فرار میکنم از اینجا میرم
تهیونگ:برای بار دو هزارم اگه بخوای میتونی فرار کنی ولی نمیتونی😌
ا/ت:-_-
رفت توشک اورد
ا/ت:هه فک کردی من روی اون توشک می خوام حتی فکرشم نکن
تهیونگ:کی من داری به من میگی
دیوونه ای من خودم روش می خوابم اون صندلی هم از روت زیاده یه جور میگی من روی این نمی خوابم فک کردی برام مهمه
اون خوابش برد وقت فراره
چطوره؟؟ خواهش میکنم نظر بدین کامنت بزارید منم دارم برای این فیک زحمت میکشم😣
اصن حمایت نمیکنید☹️
ممنون میشم اگع حمایت کنید🙁
۸.۴k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.