ادامه
ادامه
درسمو ادامه .. بدم از د.... واج میکنم
جیمین بلافاصله با صدا نسبتاً بلند دست به کمر ایستاد و گفت
جیمین : نیازی به این کلمه ها نبود .. من اجازه درستو میدم .. میونشی به خوبی متوجه صدا سد .. راجب درس گفت پس حتما نامزد غریبه اش بود .. خودش هم نمیفهمید ولی دلش به آتیش افتاد یعنی الان داشت راجب تون حرف میزد ؟
صدا کف زدن های تهیونگ به گوش همه خورد .. و بهش نگاه کردن .. با گام های آروم به سمت پله ها هجوم برد یکی پس از دیگری تم پله ها را طی نمود و همراهش کف میزد حالا به مین جی و و میونشی رسیده بود
تهیونگ: شرط ؟ ..
مین جی باز هم با تکرار های ترسش به تهیونگ نگاه کرد چرا که از نظرش تنها یه هیولا دیده میشد .. میخواست لب باز کنه ولی نمیتوانست ..
تهیونگ: پس که شرط آره .. قبول نکنم چی
درسمو ادامه .. بدم از د.... واج میکنم
جیمین بلافاصله با صدا نسبتاً بلند دست به کمر ایستاد و گفت
جیمین : نیازی به این کلمه ها نبود .. من اجازه درستو میدم .. میونشی به خوبی متوجه صدا سد .. راجب درس گفت پس حتما نامزد غریبه اش بود .. خودش هم نمیفهمید ولی دلش به آتیش افتاد یعنی الان داشت راجب تون حرف میزد ؟
صدا کف زدن های تهیونگ به گوش همه خورد .. و بهش نگاه کردن .. با گام های آروم به سمت پله ها هجوم برد یکی پس از دیگری تم پله ها را طی نمود و همراهش کف میزد حالا به مین جی و و میونشی رسیده بود
تهیونگ: شرط ؟ ..
مین جی باز هم با تکرار های ترسش به تهیونگ نگاه کرد چرا که از نظرش تنها یه هیولا دیده میشد .. میخواست لب باز کنه ولی نمیتوانست ..
تهیونگ: پس که شرط آره .. قبول نکنم چی
- ۳.۶k
- ۱۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط