عشق آغشته به خون
☬。) عشق آغشته به خون (。☬。)
(。☬。)پارت ۳۱ (。☬。)
سرسخت ایستادن
صدا ها آروم گرفتن و آن موزیک دلنشین قطع شد نور ها خاموش شده اند و همه چشم به پله ها دوختند .. یک عروس با لباس آبی و سفید روشن صورتش با نور سفید پوشیدن شده بود .. جیمین همان طور پایین پله های ایستاده بود .. این بار نوبطش بود که نقش داماد را بازی کند قدمی جلو برداشت ولی با صدا پر انرژی خواهش تند به بالا چشم دوخت
مین جی : هاییی
مین جی در کت شلوار سفید مانندش موهای بسته شده اش .. اخمی بسیار زیادی روی صورت تهیونگ نشست .. چرا که این همان دختر تو دفترش بود ولی هنوز از وجود نامزدش در آن دختر خبری نداشت ..
مین جی زیر خندید و در کنار میونشی ایستاد
مین جی : مهمان های عزیزم خوش اومدین به عروسی من
کلمه ای برای تهیونگ در سرش چرخید .. این قرار بود زنش بشه لجباز ترین و حاضر جواب ترین دختر دنیا؟ ..
مین جی : باورتون نمیشه که بگم چقد امشب خوشحال هستم ... ولی برای معامله ای که با شوهر آینده ام میکنم ...
تهیونگ تا حدی خشن بود که همین الان موهای آن دخترک را تیکه به تکیه بکند .. این چه وضعیتی بود چرا اینحوری سد .
مین جی : خدا حتما با خودتون میگیند این دختره کیه .. بزارین راحت بگم تا راحت بشم .. وارم مین جی دختر پارک نوری خواعر پارک جیمین و همچنین قربانی خانواده های پارک و کیم ..
نگاهی به میونشی انداخت تا بلکه اون هم چیزی بگه .. ولی دخترک از استرس نفس بند اومده لب باز کرد .. اصلا چی بگه ..
میونشی: من .. با یه .شرط ازد..واج..میکنم
مین جی با کمال پروی تند خندید سپس نگاه ای به پایین و مهمان ها انداخت
مین جی : چه خلاصه گفت .. پس منم خلاصه بگم .. منم شرط های دارم
تهیونگ ابر بالا انداخت سپس زیر لبی گفت ٫ که این طور .. آره شرط داری ٫
مین جی گنگ خندید و دستش را روی میله پله ها گذاشت : کیم آقا شرطم واضح شما نباید جلو کار منو بگیری .. این حقو بهت نمیدم
تهیونگ آهسته نفس کشید ولی هنوز هم آن پوزخند عصبی روی صورتش بود و دست به سینه ایستاد
مین جی آروم زری لبی به میونشی گفت : شروع کن دیگه ..
میونشی ریز به مین جی نگاه کرد سپس با صدا لرزاند اش و چونه پر از استرس اش لب باز کرد : سر..طم .. خوندن درسه.. اگه اج..آره بدین
.
اسلاید ۲ کت شلوار مین جی
(。☬。)پارت ۳۱ (。☬。)
سرسخت ایستادن
صدا ها آروم گرفتن و آن موزیک دلنشین قطع شد نور ها خاموش شده اند و همه چشم به پله ها دوختند .. یک عروس با لباس آبی و سفید روشن صورتش با نور سفید پوشیدن شده بود .. جیمین همان طور پایین پله های ایستاده بود .. این بار نوبطش بود که نقش داماد را بازی کند قدمی جلو برداشت ولی با صدا پر انرژی خواهش تند به بالا چشم دوخت
مین جی : هاییی
مین جی در کت شلوار سفید مانندش موهای بسته شده اش .. اخمی بسیار زیادی روی صورت تهیونگ نشست .. چرا که این همان دختر تو دفترش بود ولی هنوز از وجود نامزدش در آن دختر خبری نداشت ..
مین جی زیر خندید و در کنار میونشی ایستاد
مین جی : مهمان های عزیزم خوش اومدین به عروسی من
کلمه ای برای تهیونگ در سرش چرخید .. این قرار بود زنش بشه لجباز ترین و حاضر جواب ترین دختر دنیا؟ ..
مین جی : باورتون نمیشه که بگم چقد امشب خوشحال هستم ... ولی برای معامله ای که با شوهر آینده ام میکنم ...
تهیونگ تا حدی خشن بود که همین الان موهای آن دخترک را تیکه به تکیه بکند .. این چه وضعیتی بود چرا اینحوری سد .
مین جی : خدا حتما با خودتون میگیند این دختره کیه .. بزارین راحت بگم تا راحت بشم .. وارم مین جی دختر پارک نوری خواعر پارک جیمین و همچنین قربانی خانواده های پارک و کیم ..
نگاهی به میونشی انداخت تا بلکه اون هم چیزی بگه .. ولی دخترک از استرس نفس بند اومده لب باز کرد .. اصلا چی بگه ..
میونشی: من .. با یه .شرط ازد..واج..میکنم
مین جی با کمال پروی تند خندید سپس نگاه ای به پایین و مهمان ها انداخت
مین جی : چه خلاصه گفت .. پس منم خلاصه بگم .. منم شرط های دارم
تهیونگ ابر بالا انداخت سپس زیر لبی گفت ٫ که این طور .. آره شرط داری ٫
مین جی گنگ خندید و دستش را روی میله پله ها گذاشت : کیم آقا شرطم واضح شما نباید جلو کار منو بگیری .. این حقو بهت نمیدم
تهیونگ آهسته نفس کشید ولی هنوز هم آن پوزخند عصبی روی صورتش بود و دست به سینه ایستاد
مین جی آروم زری لبی به میونشی گفت : شروع کن دیگه ..
میونشی ریز به مین جی نگاه کرد سپس با صدا لرزاند اش و چونه پر از استرس اش لب باز کرد : سر..طم .. خوندن درسه.. اگه اج..آره بدین
.
اسلاید ۲ کت شلوار مین جی
- ۴.۵k
- ۱۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط