پارت پونزدهم
پارت پونزدهم
دروغ واقعی
تهیونگ: میدونی وقتی جواب آزمایش مثبت بشه از گروه میندازنت بیرون
ات: حالا چیکار کنم ؟
تهیونگ: هیچی نگو و دنبالم بیا ....پسرا باید بریم
جیمین: نمیشه میخوان از آت تست بگیرن
تهیونگ: نمیتونه تست بده باید بریم خونه زود باشین
از زبون تهیونگ
سریع سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه ی جنگلی
جین: براچی اومدیم اینجا؟
تهیونگ: اگه از آت آزمایش میگرفتن جواب مثبت بود
پسرا:چی؟!
جونگ کوک: مگه ات ..معتاده؟
تهیونگ:آره ...به منیجرمون پیام دادم بگه ات کم خونی داره چند روزی باید چیز های خون ساز بخور و بعد ازش آزمایش بگیرن
از زبون ات
از ماشین پیاده شدم پسرا همه یه جا وایساده بودن تا رفتم پیششون دیدم همشون با اخم دارن نگام میکنن
ات:چیزی شده؟
نامجون: من اون سری داشتم بهت میگفتم سیگار نکشی بعد الان مواد...
ات:چرا گفتی ؟
تهیونگ: مجبور بودم ...بعدم تا ابد که نمیتونستی ازشون پنهون کنی که
ات:باش ....الان واسه چی اومدیم اینجا
تهیونگ: که به سرت نزنه بری مواد بکشی
ات: نمیتونم نکشم
شوگا: تهیونگ این کار خطرناکه که یهو ترک کنه
تهیونگ: چاره ی دیگه ای نداریم
دروغ واقعی
تهیونگ: میدونی وقتی جواب آزمایش مثبت بشه از گروه میندازنت بیرون
ات: حالا چیکار کنم ؟
تهیونگ: هیچی نگو و دنبالم بیا ....پسرا باید بریم
جیمین: نمیشه میخوان از آت تست بگیرن
تهیونگ: نمیتونه تست بده باید بریم خونه زود باشین
از زبون تهیونگ
سریع سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه ی جنگلی
جین: براچی اومدیم اینجا؟
تهیونگ: اگه از آت آزمایش میگرفتن جواب مثبت بود
پسرا:چی؟!
جونگ کوک: مگه ات ..معتاده؟
تهیونگ:آره ...به منیجرمون پیام دادم بگه ات کم خونی داره چند روزی باید چیز های خون ساز بخور و بعد ازش آزمایش بگیرن
از زبون ات
از ماشین پیاده شدم پسرا همه یه جا وایساده بودن تا رفتم پیششون دیدم همشون با اخم دارن نگام میکنن
ات:چیزی شده؟
نامجون: من اون سری داشتم بهت میگفتم سیگار نکشی بعد الان مواد...
ات:چرا گفتی ؟
تهیونگ: مجبور بودم ...بعدم تا ابد که نمیتونستی ازشون پنهون کنی که
ات:باش ....الان واسه چی اومدیم اینجا
تهیونگ: که به سرت نزنه بری مواد بکشی
ات: نمیتونم نکشم
شوگا: تهیونگ این کار خطرناکه که یهو ترک کنه
تهیونگ: چاره ی دیگه ای نداریم
- ۱۷.۱k
- ۰۲ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط