من دلتنگ توام دلتنگ تویی که نمیدونم صدامو میشنوی یا نه...
من دلتنگ توام دلتنگ تویی که نمیدونم صدامو میشنوی یا نه... غمامو میبینی یا نه... دلتنگیمو حس میکنی یا نه... بوی تنهاییمو میفهمی یا نه...
من دلتنگ نگاهتم دلتنگ چشمات دلتنگ لبخندای مرموزت... دلتنگ اون چین کنار چشماتم که وقتاییکه بروم میخندیدی ظاهر میشدن...
دلم نگاه پر از عصبانیتتو میخواد... دلم نهیب دادناتو میخواد... دلم چشم و ابرو اومدناتو میخواد... دلم نصیحت کردناتو میخواد...
من دلم یه محبت خالص میخواد... یه دوست داشتن واقعی...
میدونی چیه من تشنه ی وقتاییم که تو از بچگیم میگفتی و من قهقهه سر میدادم... تشنه ی وقتاییم که بخاطر مریض شدنم سرم غر میزدی و کاسه ی داغ سوپ رو برام میاوردی...
من، دقیقا همین الان جز تو دلم هیچ کس و هیچ چیز رو نمیخواد.
کاش یکبار و فقط یکبار دیگه برگردی و بهم بگی بمیر تا من با خیال راحت چشمامو ببندم، سرمو روی پات بگذارم و بمیرم، بمیرم تا دیگه این روز های بی رنگ و غمزده رو نبینم.
پاییز98 مهسا
#دلنوشته #آذرماه_98
من دلتنگ نگاهتم دلتنگ چشمات دلتنگ لبخندای مرموزت... دلتنگ اون چین کنار چشماتم که وقتاییکه بروم میخندیدی ظاهر میشدن...
دلم نگاه پر از عصبانیتتو میخواد... دلم نهیب دادناتو میخواد... دلم چشم و ابرو اومدناتو میخواد... دلم نصیحت کردناتو میخواد...
من دلم یه محبت خالص میخواد... یه دوست داشتن واقعی...
میدونی چیه من تشنه ی وقتاییم که تو از بچگیم میگفتی و من قهقهه سر میدادم... تشنه ی وقتاییم که بخاطر مریض شدنم سرم غر میزدی و کاسه ی داغ سوپ رو برام میاوردی...
من، دقیقا همین الان جز تو دلم هیچ کس و هیچ چیز رو نمیخواد.
کاش یکبار و فقط یکبار دیگه برگردی و بهم بگی بمیر تا من با خیال راحت چشمامو ببندم، سرمو روی پات بگذارم و بمیرم، بمیرم تا دیگه این روز های بی رنگ و غمزده رو نبینم.
پاییز98 مهسا
#دلنوشته #آذرماه_98
۴.۹k
۱۲ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.