part 1

#درخواستی
#دوپارتی
#بنگ چان

اگه... اگه چند ثانیه دیر تر رسیده بود... نمیدونم ممکن بود چه اتفاقی برام بیوفته..

ویو ا/ت= ( نکته : شما عضو نهم گروه هستید)
حدودا غروب بود ... خیلی تمرین کرده بودیم... از صبح که بیدار شدم سر درد شدیدی داشتم و همش یا سرفه میکردم یا عطسه میکردم... کل بدنم درد میکرد... ولی با این حال باید بازم تمرین میکردم... تمرینا تموم شد... به محض اینکه چان گفت....
چان = برای امروز کافیه...
همگی بی حال افتادیم زمین.... من بد جور سر گیجه داشتم نمیتونستم بلند شم... و بعدش هیچی یادم نیومد...
چان = خب بچه ها... خسته نباشین... یکم استراحت کنید بریم خوابگاه...
لینو = ( در حال نفس نفس زدن از خستگی)
جونگین = خوبه.. تمرین امروز اونقدرام سخت نبود...
هیونجین = موافقم....
چانگبین = ( اروم در گوش سونگمین میگن) هی سونگمین... ا/ت رو نگا... خوابش برده....
سونگمین = ( لبخند شیطانی میزه و اروم خم میشه سمت گوش ا/ت و تو گوشش زمزمه میکنه) هی ا/ت... ا/ت.. بیدار شو...
ا/ت = ....
سونگمین = ا/ت اگه بیدار نشی به چان هیونگ میگم خوابیدی...
(سونگمین که جوابی از ا/ت نگرفت تصمیم گرفت بره و به بنگ چان بگه)
سونگمین = اممم.... چان هیونگ
بنگ چان = بله
سونگیمن = ا/ت خوابش برده....
بنگ چان = چی؟!   واقعا؟!! ولی ما تمرینمون اونقدرام سخت نبود هاااا....
سونگمین = من دیگه نمیدونم... اونجا رو ببین اونجا...
بنگ چان = عیبی نداره... لینو... ا/ت رو بیدار کن...
لینو = خودت بیدارش کن.. حال ندارم از جام بلند شم...
بنگ چان = ای خدا من از دست شما چیکار کنم...
(چان میره سمت ا/ت تا بیدارش کنه...)
بنگ چان =ا/ت..... ا/ت پاشو بریم خوابگاه....
ا/ت = ....
بنگ چان = ا/ت پاشو بریم خوابگاه شام بخور بعد بخواب....
(بنگ چان یکم ا/ت رو تکون میده و دوباره صداش میکنه ولی بازم جوابی نمیگیره... بنگ چان دستشو میذاره رو پیشونی ا/ت)
بنگ چان = هی.... هی ا/ت....
هیونجین = چی شده هیونگ...
بنگ چان = این دختر داره از تب میسوزه...
لینو = پس پاشید ببریمش درمانگاه...
فیلیکس = تو که تا الان حال بلند شدن نداشتی...
لینو = خفه بابا...
فیلیکس = ببخشید...
(بچه ها ا/ت رو میبرن درمانگاه و بعد از بهتر شدن حال ا/ت برمیگردن خوابگاه.... بنگ چان ا/ت رو میبره تو اتاقش و به بچه ها میگه برا ا/ت سوپ درست کنن... چانی سوپ رو برا ا/ت میاره و کمک میکنه سوپ رو بخوره...بعد از تموم شدن سوپ چان ظرف رو میبره و با قرص برمیگرده...)
بنگ چان = هی.... ا/ت کوچولو... برات قرص اوردم...
ا/ت = چانی اوپا ممنونم ازت... خیلی اذیتت کردم... ببخشید... باعث شدم درد سر براتون درست شه...
بنگ چان = هی... دیگه این حرف رو نزن...من اینجام تا ازت مراقبت کنم...
ا/ت = ممنونم
دیدگاه ها (۳)

part 2

part 1

part 21 (last part)

part 20

#مافیای_من #P9هان:«با ترس و بغض»ل....لینو چی؟؟؟لینو چش شده ه...

Step brother p2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط