زندگی یک شیطان
پارت 31
*اه مرض دو دیقه نذاشتی بخوابم
-خب ب من چه من ب خاطر خودت می گم که گشنه نمونی وگرنه بگیر بخواب
*مگه من باز خوابم میبره
-اون دیگه مشکل خودته
*😐😐😐😐😐😐
*کاین کجاست
-گرفته تو گوری که تو بهش دادی خوابیده
*اهم اهم
°ببخشید چیزی گفتی
ویو پگی
بعد گفتن این حرف دیدم کاین پشت سرم بود بد جور احساس خجالت کردم ولی خب حقش بود
-عاااااام مگه تو نخوابیده بودی؟
°ب لطف صدای شما از خواب پاشدم در تالوتم بسته بود یهویی سرم خورد ب درش
-حقت بود (زیر زبون)
°بله
-هیچی بیا بشین صبحونه بخور
°اهم
از کاین خوشم نمیاد ولی خیلی کراشه ی هودی مشکی گشاد تنش بود گردنش خیلی هوس انداز بود پوست سفیدش با هودی مشکی بد ترکیب کراشی می شدن موهاش فر بود و از اونجایی که تازه از خواب پاشده بود بیشتر بهم خورده بودن چشماش درشت بود و دماغ کوچیکی داشت لباشم سرخ بود خیلیییییییییی کراش بود دیدم از اون ور کوک اومد واااااااای اینم یه هودی قرمز گشاد پوشیده بود موهاشم بهم خورده بود و عینک داشت موهاش قهوهای روشن بود و ریخته بود رو صورتش اینم خیلی کراش بووووووووووووووود
ویو پگی
(میون دوتا دلبر من دو دلم کدوم ور اینور برم یا اونور😅😅)
ویو کوک
اومدم صبحونه بخورم دیدم کاین و پگی نشستن ای جون پگی یه لباس کیوت پوشیده بودو موهاش افتاده بودن رو صورتش خیلی کراش بود (امروز صبح همشون کراش میزدن😐😐) اومدم و نشستم صبحونمو بخورم ولی افکارم نمیزاشت (فدات بشم من🙃🙃)
ویو کاین
جون🤤🤤
کراش😈😈
بخورمت😈🤤
پا بده ب من 🤤😈
میدونی چقد برات ضعف کردم ؟؟
اوخییییییییی
اصن قیافت داره صدام میکنه ددی بیا پیشم 😈😈😈(استغفرالله 😅🤣🤣🤣)کی دونم که چ قد نرمی 😈🤤
جون الان میام بخورمت حملههههههه
ویو کوک و پگی
دیدیم کاین یهویی پرید رو بشقاب موچی و همشونو برداشت و لمبوند (منحرفا راستشو بگن چی تو مغزشون بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣)
ویو کاین
دیدم کوک و پگی دارن چپ چپ نگاه می کنن
-عزیزم.........
ادامه دارد😈🤤🤣🤣🤣
*اه مرض دو دیقه نذاشتی بخوابم
-خب ب من چه من ب خاطر خودت می گم که گشنه نمونی وگرنه بگیر بخواب
*مگه من باز خوابم میبره
-اون دیگه مشکل خودته
*😐😐😐😐😐😐
*کاین کجاست
-گرفته تو گوری که تو بهش دادی خوابیده
*اهم اهم
°ببخشید چیزی گفتی
ویو پگی
بعد گفتن این حرف دیدم کاین پشت سرم بود بد جور احساس خجالت کردم ولی خب حقش بود
-عاااااام مگه تو نخوابیده بودی؟
°ب لطف صدای شما از خواب پاشدم در تالوتم بسته بود یهویی سرم خورد ب درش
-حقت بود (زیر زبون)
°بله
-هیچی بیا بشین صبحونه بخور
°اهم
از کاین خوشم نمیاد ولی خیلی کراشه ی هودی مشکی گشاد تنش بود گردنش خیلی هوس انداز بود پوست سفیدش با هودی مشکی بد ترکیب کراشی می شدن موهاش فر بود و از اونجایی که تازه از خواب پاشده بود بیشتر بهم خورده بودن چشماش درشت بود و دماغ کوچیکی داشت لباشم سرخ بود خیلیییییییییی کراش بود دیدم از اون ور کوک اومد واااااااای اینم یه هودی قرمز گشاد پوشیده بود موهاشم بهم خورده بود و عینک داشت موهاش قهوهای روشن بود و ریخته بود رو صورتش اینم خیلی کراش بووووووووووووووود
ویو پگی
(میون دوتا دلبر من دو دلم کدوم ور اینور برم یا اونور😅😅)
ویو کوک
اومدم صبحونه بخورم دیدم کاین و پگی نشستن ای جون پگی یه لباس کیوت پوشیده بودو موهاش افتاده بودن رو صورتش خیلی کراش بود (امروز صبح همشون کراش میزدن😐😐) اومدم و نشستم صبحونمو بخورم ولی افکارم نمیزاشت (فدات بشم من🙃🙃)
ویو کاین
جون🤤🤤
کراش😈😈
بخورمت😈🤤
پا بده ب من 🤤😈
میدونی چقد برات ضعف کردم ؟؟
اوخییییییییی
اصن قیافت داره صدام میکنه ددی بیا پیشم 😈😈😈(استغفرالله 😅🤣🤣🤣)کی دونم که چ قد نرمی 😈🤤
جون الان میام بخورمت حملههههههه
ویو کوک و پگی
دیدیم کاین یهویی پرید رو بشقاب موچی و همشونو برداشت و لمبوند (منحرفا راستشو بگن چی تو مغزشون بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣)
ویو کاین
دیدم کوک و پگی دارن چپ چپ نگاه می کنن
-عزیزم.........
ادامه دارد😈🤤🤣🤣🤣
۱۴.۲k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.