دکتر قلب من پارت ۱۰
_____________
ویو جیهوپ
عملم تموم شده بود و اون آخرین عملش هم بود و آخرین عمل عمرش ما اونو از دست دادیم (دیگه نمیشه همه ی عمل ها موفقیت آمیز باشه) به خاطر دیر کردن یکی از بچه های عمل نتونستیم به موقعه جلوی خونریزیش رو بگیریم 🥺(عرررر هوپی بغض نکننن😭)
و الان باید به خانوادشون بگم از این موضوع واقعا متنفرم که باید خبر رفتن یکی از عزیزانشون رو بگم
*رفتن به سالن پیش خانواده ی فرد*(مادرش=م پدرش=پ)
م :دکتر پسرم
+م...من متاسفم
پ:یعنی چی*کمی بغض*
+ما اونو از دست دادیم *خیلیییییی ناراحت*
م:چییی*داد*
+متاسفم میفهمم چه دردی دارید
پ: تو آخه چی میفهمی ها چی میدونی*داد و بغض*
+*سرش پایین بود*
م:پسرم پسرم *گریه*
+واقعا متاسفم
پ:اینقدر نگو متاسفم با متاسف بودن پسرم برنمیگرده*داد و کمی گریه*
م*دستش رو میزاره رو شونه ی پ و میگه*اون تلاششو کرده از عمد کع نکرد *گریه اروم*
+میفهمم چه دردی دارید و هیچ چیزی هم نمیتونه کاری کنه این درد رو فراموش کنید ولی اگر چیزی خواستید به من بگید
پ:ما پسرمون رو میخوایم چیزی که نمیتونی بهمون بدی
م:بیا بریم
پ:باشه*داشت میرفت که* راستی وقتی نمیفهمی از دست دادن یکی از عزیزان چه دردی داره الکی نگو دردتون رو میفهمم
+ولی من واقعا میفهمم پدر و مادرم رو تو تصادف از دست دادم و خواهرم هم با همین بیماری قلبی*بغض*
پ:چ....چی من متاسفم
+اشکالی نداره امیدوارم غم اخرتون باشه
پ و م: ممنون
م:بابت تلاشتون
*دیگه پ و م رفتن تا پسرشون رو ببینن و ببرن*
بعد از رفتنشون قطره اشکی از چشمام سر خورد که سریع پاکش کردم که یکی پشت سرم گفت
€یکی از بیمارهاتو از دست دادی؟
برگشتم دیدم کوکه
+کوک
€ همیشه عمل ها موفقیت آمیز نیست
+اره ولی من نمیتونم همش یاد خواهرم میفتم
€هعی هنوزم نمیتونی از فکرش بیایی بیرون
+اهوم وقتی جلو چشمام دیدم داره جون میده چطوری فراموش کنم؟
€اره سخته
+حالا اینارو ولش کارآموزیت چطور پیش میره؟
€عالییی ۳ روز دیگه تموم میشه و آزاد میشمممم
+🤣🤣🤣
€عه نخنددد
+باشه من برم کمی کار دارم
€باشه منم برم تمرین کنم فردا آزمون داریم کلا این ۳ روز آزمون های نهایی رو میدیم
+موفق باشی
€مرسی تو هم
تو سالن داشتم راه میرفتم و به این اتفاقات چندروزه فکر میکردم که دیدم جلوی در اتاق ا/تم واتتت چرا هردفعه میام اینجا که در زدم چرا در زدم؟ نمیدونم چی میشه هیچ کنترلی رو بدنم ندارم و رفتم داخل
*اون حرف ها*
وقتی میدیدم داره گریه میکنه قلبم درد گرفت این دختر واقعا زندگی سختی داره
ویو جیهوپ
عملم تموم شده بود و اون آخرین عملش هم بود و آخرین عمل عمرش ما اونو از دست دادیم (دیگه نمیشه همه ی عمل ها موفقیت آمیز باشه) به خاطر دیر کردن یکی از بچه های عمل نتونستیم به موقعه جلوی خونریزیش رو بگیریم 🥺(عرررر هوپی بغض نکننن😭)
و الان باید به خانوادشون بگم از این موضوع واقعا متنفرم که باید خبر رفتن یکی از عزیزانشون رو بگم
*رفتن به سالن پیش خانواده ی فرد*(مادرش=م پدرش=پ)
م :دکتر پسرم
+م...من متاسفم
پ:یعنی چی*کمی بغض*
+ما اونو از دست دادیم *خیلیییییی ناراحت*
م:چییی*داد*
+متاسفم میفهمم چه دردی دارید
پ: تو آخه چی میفهمی ها چی میدونی*داد و بغض*
+*سرش پایین بود*
م:پسرم پسرم *گریه*
+واقعا متاسفم
پ:اینقدر نگو متاسفم با متاسف بودن پسرم برنمیگرده*داد و کمی گریه*
م*دستش رو میزاره رو شونه ی پ و میگه*اون تلاششو کرده از عمد کع نکرد *گریه اروم*
+میفهمم چه دردی دارید و هیچ چیزی هم نمیتونه کاری کنه این درد رو فراموش کنید ولی اگر چیزی خواستید به من بگید
پ:ما پسرمون رو میخوایم چیزی که نمیتونی بهمون بدی
م:بیا بریم
پ:باشه*داشت میرفت که* راستی وقتی نمیفهمی از دست دادن یکی از عزیزان چه دردی داره الکی نگو دردتون رو میفهمم
+ولی من واقعا میفهمم پدر و مادرم رو تو تصادف از دست دادم و خواهرم هم با همین بیماری قلبی*بغض*
پ:چ....چی من متاسفم
+اشکالی نداره امیدوارم غم اخرتون باشه
پ و م: ممنون
م:بابت تلاشتون
*دیگه پ و م رفتن تا پسرشون رو ببینن و ببرن*
بعد از رفتنشون قطره اشکی از چشمام سر خورد که سریع پاکش کردم که یکی پشت سرم گفت
€یکی از بیمارهاتو از دست دادی؟
برگشتم دیدم کوکه
+کوک
€ همیشه عمل ها موفقیت آمیز نیست
+اره ولی من نمیتونم همش یاد خواهرم میفتم
€هعی هنوزم نمیتونی از فکرش بیایی بیرون
+اهوم وقتی جلو چشمام دیدم داره جون میده چطوری فراموش کنم؟
€اره سخته
+حالا اینارو ولش کارآموزیت چطور پیش میره؟
€عالییی ۳ روز دیگه تموم میشه و آزاد میشمممم
+🤣🤣🤣
€عه نخنددد
+باشه من برم کمی کار دارم
€باشه منم برم تمرین کنم فردا آزمون داریم کلا این ۳ روز آزمون های نهایی رو میدیم
+موفق باشی
€مرسی تو هم
تو سالن داشتم راه میرفتم و به این اتفاقات چندروزه فکر میکردم که دیدم جلوی در اتاق ا/تم واتتت چرا هردفعه میام اینجا که در زدم چرا در زدم؟ نمیدونم چی میشه هیچ کنترلی رو بدنم ندارم و رفتم داخل
*اون حرف ها*
وقتی میدیدم داره گریه میکنه قلبم درد گرفت این دختر واقعا زندگی سختی داره
۷.۴k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.