پارت
#پارت242
آرش: کیوان من نمیدونم با خودم چند چندم واقعا نمیدونم !!
بعضی وقتا میخوام کنارم باشع بعضی وقتا میخوام اصلا نباشه ! بعضی وقتا دوست دارم تا ابد پیشم باشه و پیشش باشم ... تا حالا همچین حسی رو به کسی نداشتم
دارم دیوونه میشم بخدا، از طرفی هم حس میکنم
قبلا مهسا رو میشناختم ولی از کجا رو نمیدونم !
کیوان: وا... حتما اشتباه میکنی !
آرش: نه نه غیر ممکنه ، رنگ چشماش خیلی برام اشناست خیلی زیاد!
کیوان: نمیدونم چی بگم بخدا ... ولی آرش فکر کنم داری عاشق مهسا میشی !!
همچین سمتش برگشتم که صدای مهره های گردنم بلند شد متعجب گفتم : یعنی چی ؟!
امکان نداره!!
خندید: چرا که نه ! کی از مهسا بهتر؟!
پوزخندی زدم :اون عاشق پسر خاله شه !
کیوان: مطمئنی ؟!
سرمو به نشونه مثبت تکون دادم: تازه پسرخاله شم دوست صمیمیه!! یعنی دوست صمیمی دوران کودیکمه!
کیوان: ای بابا به مهسا نمیخوره که عاشق کسی باشه !
آرش: بیخیال. ، دوستم زنگ زد گفت مراقب عشقم باش منم گفتم باشه نمیتونم به دوستم خیانت کنم
پس تا دیر نشده باید جلو این حس رو بگیرم ! نباید بذارم پر و بال بگیره .
متفکر گغتم:اممم خیلی وقته با کسی نبودم بهتره وقتمو با بقیه دخترا بگذرونم!
کیوان پوکر بهم نگاه کرد که با صدای بلند زدم زیر خنده ...
آرش: کیوان من نمیدونم با خودم چند چندم واقعا نمیدونم !!
بعضی وقتا میخوام کنارم باشع بعضی وقتا میخوام اصلا نباشه ! بعضی وقتا دوست دارم تا ابد پیشم باشه و پیشش باشم ... تا حالا همچین حسی رو به کسی نداشتم
دارم دیوونه میشم بخدا، از طرفی هم حس میکنم
قبلا مهسا رو میشناختم ولی از کجا رو نمیدونم !
کیوان: وا... حتما اشتباه میکنی !
آرش: نه نه غیر ممکنه ، رنگ چشماش خیلی برام اشناست خیلی زیاد!
کیوان: نمیدونم چی بگم بخدا ... ولی آرش فکر کنم داری عاشق مهسا میشی !!
همچین سمتش برگشتم که صدای مهره های گردنم بلند شد متعجب گفتم : یعنی چی ؟!
امکان نداره!!
خندید: چرا که نه ! کی از مهسا بهتر؟!
پوزخندی زدم :اون عاشق پسر خاله شه !
کیوان: مطمئنی ؟!
سرمو به نشونه مثبت تکون دادم: تازه پسرخاله شم دوست صمیمیه!! یعنی دوست صمیمی دوران کودیکمه!
کیوان: ای بابا به مهسا نمیخوره که عاشق کسی باشه !
آرش: بیخیال. ، دوستم زنگ زد گفت مراقب عشقم باش منم گفتم باشه نمیتونم به دوستم خیانت کنم
پس تا دیر نشده باید جلو این حس رو بگیرم ! نباید بذارم پر و بال بگیره .
متفکر گغتم:اممم خیلی وقته با کسی نبودم بهتره وقتمو با بقیه دخترا بگذرونم!
کیوان پوکر بهم نگاه کرد که با صدای بلند زدم زیر خنده ...
- ۷.۵k
- ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط