تو را به زبان باران باید سرود

تو را به زبان باران باید سرود
به شکل زمزمه ای لطیف
که بر حریق تنهایی ام
می بارد
واژه ها را که در آغوش می گیرم
حزنی جاری ست
شبیه آرامشی در اندوه
شبیه نجوایی در عمق اشک
و آنگونه می باری
که پروانه‌ وار
اوج می گیری
در بستر شعرهایم.........
دیدگاه ها (۵)

تقدير می نوشت،و من خط می زدم!تقدير می خواند،و من رونوشت بر م...

و سالهاست...دلم برای کسی می رود...که آمدن بلد نیست...

روی این قفل نوشتند دعا می خواهدمن سپردم به خودش هر چه خدا می...

مُهیا کرده ای بس رنگ و نیرنگزنی بر سینه و گه صورتم چنگگهی  آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط