پارت ۱۴=
پارت ۱۴=
ویو نویسنده: دراکو دختر رو اروم بر روی تخت گذاشت و آروم سرش رو نوازش کرد، خانم پامفری وارد شد
•لطفا مریض رو تنها بزارید
و ان دو انجا را ترک کردند، خانم پامفری بدن کلارا را چک کرد و کمی دارو به ان زد
....(بیرون درمانگاه)....
^هی!
$بله؟
^به کلارا نگو من اوردمش اینجا
$چرا نمیخوای بدونه؟
^به خودم مربوطه
و رفت...
....(یک هفته بعد)....
+خانم....پامفری....
•به هوش اومدی؟
کلارا سری تکون داد
+من چرا اینجام؟
•هفته پیش زخمی شدی و به اینجا اومدی
+هفته پیش؟من باید برم
....(سرسرا)....
^نمیدونم حالش خوبه یا نه....
کلارا وارد شد و به سمت سدریک رفت
+سدریک تو من و بردی درمانگاه؟
سدریک نگاهی به دراکو کرد
$آ...آره
+ازت ممنونم
(ببخشید کمه)
ویو نویسنده: دراکو دختر رو اروم بر روی تخت گذاشت و آروم سرش رو نوازش کرد، خانم پامفری وارد شد
•لطفا مریض رو تنها بزارید
و ان دو انجا را ترک کردند، خانم پامفری بدن کلارا را چک کرد و کمی دارو به ان زد
....(بیرون درمانگاه)....
^هی!
$بله؟
^به کلارا نگو من اوردمش اینجا
$چرا نمیخوای بدونه؟
^به خودم مربوطه
و رفت...
....(یک هفته بعد)....
+خانم....پامفری....
•به هوش اومدی؟
کلارا سری تکون داد
+من چرا اینجام؟
•هفته پیش زخمی شدی و به اینجا اومدی
+هفته پیش؟من باید برم
....(سرسرا)....
^نمیدونم حالش خوبه یا نه....
کلارا وارد شد و به سمت سدریک رفت
+سدریک تو من و بردی درمانگاه؟
سدریک نگاهی به دراکو کرد
$آ...آره
+ازت ممنونم
(ببخشید کمه)
۴.۹k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.