سناریو
وقتی خیانت میکنن و میخان بپیچونن(درخواستی)
نامجون:خب میدونی..ما مست بودیم..
ا.ت:آره از تو کافه با هم برگشتین مست بودین
🤎🤎🤎
جین:از این به بعد خودم غذا درست میکنم و ظرفا رو میشورم
ا.ت:تو گ.وه میخوری منو میپیچونی(درست حرف بزن)
🤎🤎🤎
یونگی:خب الان این چ ربطی به رابطه ی ما داره..فراموشش کن
ا.ت:یونگی چجوری فراموشش کنم وقتی تو با یکی دیگه خوابیدی؟
یونگی:آهاا...پس تو هم دلت میخواد نه؟ باشه..نخوای هم میخوام انجامش بدم خودتو آماده کن(شادی روح ا.ت صلوات:/)
🤎🤎🤎
جیهوپ:سانشاینم من مست بودم فکر کردم تویی...بعد دیگه یادم نمیاد..ولی وقتی بیدار شدم دیدم یکی دیگست زدم تو گوشش
ا.ت:یکم ناراحت شدم ک فک کردی من اونم...ولی..آفرین ک زدی تو گوشش!
🤎🤎🤎
جیمین:زنه منو گول زد بهم گفت که برام بستنی میخره ولی منو برد خونشون بهم رامیون داد
ا.ت:زنه گوه خورد
جیمین:نمیدونی چقد ترسیدمم*چصناله
ا.ت:فدا سرت تقصیر اون زنیکه بود
🤎🤎🤎
تهیونگ:تقصیر من نبود..رفتم خونه پی دی نیم دیدم عه..دارن مشروب میخورن منم رفتم خوردم دیگه یکی از زنای پی دی نیم اومد پیشم و دیگه یادم نمیاد
ا.ت:من فقط اون سلیطه رو پیدا کنم...
🤎🤎🤎
جونگکوک:من داشتم تو کافی نت گیم میزدم بعد یهو یه زنه اومد گفت گربه هارو دوست داری منم گفتم اره بعد گفت من تو خونم یه گربه دارم میخوای گربمو نشونت بدم؟ منم رفتم ببینم گربش چجوریه..
ا.ت:جونگکوک تو بچه ای انقد راحت گول میخوری
جونگکوک:آره*لبخند خرگوشی
ا.ت:الان تو این موقعیت میتونی بخندی؟
جونگکوک:چه موقعیتی؟آدم فضاییا؟
ا.ت:نه هیچی ولش کن..
_______________________________
وقتی یه چیز ناراحت کننده رو سم میکنی..🗿
نامجون:خب میدونی..ما مست بودیم..
ا.ت:آره از تو کافه با هم برگشتین مست بودین
🤎🤎🤎
جین:از این به بعد خودم غذا درست میکنم و ظرفا رو میشورم
ا.ت:تو گ.وه میخوری منو میپیچونی(درست حرف بزن)
🤎🤎🤎
یونگی:خب الان این چ ربطی به رابطه ی ما داره..فراموشش کن
ا.ت:یونگی چجوری فراموشش کنم وقتی تو با یکی دیگه خوابیدی؟
یونگی:آهاا...پس تو هم دلت میخواد نه؟ باشه..نخوای هم میخوام انجامش بدم خودتو آماده کن(شادی روح ا.ت صلوات:/)
🤎🤎🤎
جیهوپ:سانشاینم من مست بودم فکر کردم تویی...بعد دیگه یادم نمیاد..ولی وقتی بیدار شدم دیدم یکی دیگست زدم تو گوشش
ا.ت:یکم ناراحت شدم ک فک کردی من اونم...ولی..آفرین ک زدی تو گوشش!
🤎🤎🤎
جیمین:زنه منو گول زد بهم گفت که برام بستنی میخره ولی منو برد خونشون بهم رامیون داد
ا.ت:زنه گوه خورد
جیمین:نمیدونی چقد ترسیدمم*چصناله
ا.ت:فدا سرت تقصیر اون زنیکه بود
🤎🤎🤎
تهیونگ:تقصیر من نبود..رفتم خونه پی دی نیم دیدم عه..دارن مشروب میخورن منم رفتم خوردم دیگه یکی از زنای پی دی نیم اومد پیشم و دیگه یادم نمیاد
ا.ت:من فقط اون سلیطه رو پیدا کنم...
🤎🤎🤎
جونگکوک:من داشتم تو کافی نت گیم میزدم بعد یهو یه زنه اومد گفت گربه هارو دوست داری منم گفتم اره بعد گفت من تو خونم یه گربه دارم میخوای گربمو نشونت بدم؟ منم رفتم ببینم گربش چجوریه..
ا.ت:جونگکوک تو بچه ای انقد راحت گول میخوری
جونگکوک:آره*لبخند خرگوشی
ا.ت:الان تو این موقعیت میتونی بخندی؟
جونگکوک:چه موقعیتی؟آدم فضاییا؟
ا.ت:نه هیچی ولش کن..
_______________________________
وقتی یه چیز ناراحت کننده رو سم میکنی..🗿
۴.۴k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.