سناریو
وقتی بهشون به ایرانی فهش میدی و بعد صحنه رو ترک میکنی(درخواستی)
نامجون:هوی ا.ت من فهمیدم چی گفتیااا..خودتییی
💜💜💜
جین:فکر کنم انقد دوسم داری بهم حصودیت شده داری به زبون خودت قربون صدقم میری..
💜💜💜
یونگی:خودتی تازه من بدترشو بلدم مثل ******(دیگه فحشای ناموسی داد و ا.ت از زندگی لف داد..)
💜💜💜
جیهوپ:عزیزم میشه ترجمه کنی؟؟
💜💜💜
جیمین:فکر کنم حرف بدی زد..چون با اخم اینو گفت..اصن برم ازش بپرسم
ا.ت:داد*پیشم نیااا عههه
جیمین:یااا تنهایی میترسممم(بچمو تنها نزار پدصلواتی)
💜💜💜
تهیونگ:فهمیدم چی گفتی ا.ت...میرم به نامجون هیونگ میگم دعوات کنه *درحال رفتن پیش نامجون و کلی حرف و داستان سرهم کردن درباره ا.ت
ا.ت:بخدا گ.وه خوردم..
💜💜💜
جونگکوک:هوووی وایسا کجا میرییی چی گفتی الانن
ا.ت:ولم کن پدصگگ
جونگکوک:عهه چی گفتیی..اصن خودتی پیداصاگ(میخواست مثل ا.ت بگه😂)
_______________________________
فکر کنم گند زدم..نه؟..هعی:,)
نامجون:هوی ا.ت من فهمیدم چی گفتیااا..خودتییی
💜💜💜
جین:فکر کنم انقد دوسم داری بهم حصودیت شده داری به زبون خودت قربون صدقم میری..
💜💜💜
یونگی:خودتی تازه من بدترشو بلدم مثل ******(دیگه فحشای ناموسی داد و ا.ت از زندگی لف داد..)
💜💜💜
جیهوپ:عزیزم میشه ترجمه کنی؟؟
💜💜💜
جیمین:فکر کنم حرف بدی زد..چون با اخم اینو گفت..اصن برم ازش بپرسم
ا.ت:داد*پیشم نیااا عههه
جیمین:یااا تنهایی میترسممم(بچمو تنها نزار پدصلواتی)
💜💜💜
تهیونگ:فهمیدم چی گفتی ا.ت...میرم به نامجون هیونگ میگم دعوات کنه *درحال رفتن پیش نامجون و کلی حرف و داستان سرهم کردن درباره ا.ت
ا.ت:بخدا گ.وه خوردم..
💜💜💜
جونگکوک:هوووی وایسا کجا میرییی چی گفتی الانن
ا.ت:ولم کن پدصگگ
جونگکوک:عهه چی گفتیی..اصن خودتی پیداصاگ(میخواست مثل ا.ت بگه😂)
_______________________________
فکر کنم گند زدم..نه؟..هعی:,)
۲.۹k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.