P

P12🌙🌸
کوک«بسه دیگه سرم رفت
هایمین«ایشششش تو یکی خفه شوووو....جیمین تو شب رو تخت کوک بودی صبح چرا تو تخت من بودی؟
جیمین«امممممم یادم نمیاد
کوک«من گذاشتمش اونجا حالا خفه میشی؟
هایمین«چراااااااا؟غلط کردی خفه هم نمیشم....رفتم پایین از آشپز خونه یه قابلمه و ملاقه برداشتم رفتم اتاق
جیمین«هایمین با قابلمه ملاقه وارد شد ....یعنی چیکار میخواد بکنه«چیکار میخوای بکنی؟
هایمین«میبینی....ملاقه رو به ته قابلمه میکوبیدم تا کوک رو حرس بدم
کوک«اهههههههههههههههه بسه بسه باشه باشه غلط کردم حالا بس کن
هایمین«همین رو میخواستم .....ملاقه و قابلمه رو کنار گذاشتم
جیمین«بلند شدم و رفتم اتاق تا دوش بگیرم و لباس عوض کنم
هایمین«کوک دوباره خوابید.....منم ملاقه قابلمه رو برداشتم رفتم گذاشتم ظرف شویی...شستمشون و رفتم حال
جین«ملاقه و قابلمه رو چیکار میکردی؟
هایمین«هیچی فقط کوک رو اذیت میکردم
نامی«از دست شما دوتا موش و گربه....یه لحظه جنگ...یه لحظه دوست شما دیگه کی هستین
هایمین«همینی که میبینی هستیم
نامی«افسوس....خدااااا منو به کدامین گناهم لیدر این بچه ۲ساله ها کردیییی
جین«پس منم ۲سالمه؟
شوگا«منم هستما
جیهوپ«منم
نامی«منظورم شما نبودید
دیدگاه ها (۷)

فصل2P1🥲🫂💕ا.ت«دو سالی میشه زندونی جیهون شدم.....از اون ماجرا ...

خب گایز من ساعت ۴ میام و ۴پارت آپ میکنم

P11🧸💕کوک«تو کل عمارت دنبال ا.ت گشتیم ولی نبود انگار آب شده ب...

P11🌙🌸هایمین«که یادم افتاد آرایشم خراب میشه(چی فکر کردین هرچی...

چند پارتی نامجون{درخواستی}ویو جین: این اولین باره سره یوری د...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۹#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط