P

P11🧸💕
کوک«تو کل عمارت دنبال ا.ت گشتیم ولی نبود انگار آب شده بود رفته بود زیر زمین....ا.ت کجایید
۱سال بعد/عمارت کوک
کوک«تو این ۱ سال که گذشت یکسره دنبال ا.ت می‌گشتیم ولی ردی ازش نبود..‌...از وقتی ا.ت رفته بود هرشب میت میکردم تا ا.ت از یادم بره....ولی مگه میشد....اون صورت بی نقص....اون صدای بهشتی....کیوتیش...هات بودنش....هرچی کردم از یادم نرفت
جیمین«از وقتی ا.ت رو دزدیدن کوک هر شب مسته....ا.ت کجایید ببینی کوک تو چه حالیه....یعنی کار کی بوده که ردی ازش نیست
ته«۱سالی از اون ماجرا میگذره....حال کوک هم بد تر میشه...کوک بد جوری وابسته ا.ت بود...بعد از دزدیده شدنش...خبری و نشونی از ا.ت نشد
کوک«همه افرادم ۲۴ ساعته دنبال ردی از ا‌ت می‌گردن ولی هیچی که هیچی...
۱سال بعد تر/(یعنی از وقتی ا.ت رو دزدیدن ۲ سال میگذره)
کوک«تو این ۲ سال هنوز خبری نبود....یعنی چی...هروز حسم نسبت به ا.ت بیشتر می‌شد......ا.ت هرجا که هستی بدون دوست دارم....از اون وقت نه گریه کردم و نه از ته دل خندیدم

پایان فصل اول


پارت اول فصل ۲ شب(عررررررر ذوق دارم)
دیدگاه ها (۷)

P12🌙🌸کوک«بسه دیگه سرم رفتهایمین«ایشششش تو یکی خفه شوووو....ج...

فصل2P1🥲🫂💕ا.ت«دو سالی میشه زندونی جیهون شدم.....از اون ماجرا ...

P11🌙🌸هایمین«که یادم افتاد آرایشم خراب میشه(چی فکر کردین هرچی...

هپی ۱۶۱ شدیم ممنونم ازتون 🥲🥲🥲🥲🥲🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳

"سرنوشت " p,23...هوفف بالاخره ی نفس راحت از دست این دختر کشی...

"سرنوشت "p,30...۱۰ مین بعد ....ماشین جیهوپ جلوی کلبه ی چوبی ...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط