پارت

#پارت_35

ساحل جیغ کشیدو بدو بدو اومد سمتم ...

+ آرتام چیشده چه خبره ؟

- فک کنم فهمیدن جامونو چیزی نی نگران نباش

+ چی کنیم الان

دستشو گرفتمو دنبال خودم کشیدمو بردپش توی اتاقم و اسلحه هایی که قایم کرده بودمو در اوردمو یویو دادم بهش ،،،دستامو دو طرف بازوهاش گذاشتمو گفتم ...

- نگران هیچی نباش نمیزارم اتفاق بدی برات بیوفته

+ ب .. باشه

- اها راستی یه زنگ بخ بابات بزن و ادرس اینجا رو بده تا نیروی کمکی بفرستن ما که نمیتونیم دو نفره از پس این همه ادم بر بیایم

+ چشم

- چشمت بی بلا ، مواظب خودت باش از پش منم جم نخور

فرستادم پشتم بهشو خودم جلو تر ازش راه افتادم رفتم پشت دیوارو تیر اندازسو شروع کردم ...

× آرتام بس کن جنگ و دعوا رو به خاطر یه عوضی کار خودتو خراب نکن تسلیم شید

- ارتین برو به اون علیسان بگو ارتام اب از سرش رد شده انقد خودشو به اب و اتیش نزنه

× میخوای به خاطر اون خودتو نابود کنی ، بابا علیسان گف اگ اونو تحویل بدی کاریت ندارع

+ ارتام میخوای ولم کنی ¿:(..
دیدگاه ها (۲)

#پارت_36چشامو بهش دوختم ، رد اشک توی صورتش معلوم بود ، چش ما...

#پارت_37رسیدم به در خروجی از لای در بیرونو نگا کردم که دیدم ...

#پارت_34بلاخره بعد دوساعت جیغ جیغ کردن فیلم تموم شد یه نعس ر...

#پارت_33تلویزیون و روشن کردمو جلوش نشستم کع ارتام اومدو کنار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط