پارت

#پارت_33

تلویزیون و روشن کردمو جلوش نشستم کع ارتام اومدو کنارم نشست ...

+ خب واسه اینده فک کردی

- منظورت چیه

+ خب یه مدت دیگه میری پیش خانواد میخوای چی کار کنی ؟

- نمیدونم ، میگم تو قراره چی کنی علیسان زندت نمیزاره

+ معلومه کع اگه دستش بهم برسه تیکه بزرگم گوشمه برا همون شاید از ایران برم

دلم ریخت من دلم نمیخواست اون بره واقعا فکر نبودنش جال خراب کن بود ...

- بری خارج ؟ چرا خب

+ به نظر خودت میتونم اینجا بمونم

- خب بیا پیش ما

+ اهان بعد اون وقت به اهورا خان چی بگم

- من باهاش حرف میزنم

+ فعلا بیخیالش ، یه چی بگم میشه نه نیاری

- چی چی بگو نه نمیارم

+ میخوام فیدم ترسناک بزارم ببینیم

- هانننن چی میگی بابا ، نه نمیشه

+ قرار شد نه نیاری ، نکنه میترسی؟

عین سگ از فیلم ترسناک میترسم ، اصلا من کجا عیلم ترسناک کجا بابا ولی نمزخواستم جلوش کم بیارم ..

- نه نمیترسم ، باشه قبوله ببینیم

+ باشه من برم غذا بگیرم بیام فیلمو ببینیم

رفت غذا گرفتو ساعت ۱۰ بود که فیلمو گذاشت ،،، چشتون روز بد نبینه ، هفت جد و آبادم اومد جلوی چشمم از این فیلم ترسناک امریکایی که جن میره توی وجودشونو از اون فیلما بود ، والا من نصف فیلم سرمو کرده بودم توی بالشتی که بغلم بودو عین خر عر میزدم و آرتامم از حرکات من میخندیدو من حرص میخوردم ...

- مرض کمتر بخند دیه ، اخه فیلم قحط بود این چیع اخههها

+ قشنگه کع، نگا کن الان زد کشت دختره رو نگا اینجوری شور شور خون میزنه بیرون

- ای زهر مار، مرض نگیری تو اخه ....
دیدگاه ها (۰)

#پارت_34بلاخره بعد دوساعت جیغ جیغ کردن فیلم تموم شد یه نعس ر...

#پارت_35ساحل جیغ کشیدو بدو بدو اومد سمتم ...+ آرتام چیشده چه...

#پارت_32گویشو جواب دادم که یهو با صدای داد بابام از جام پرید...

#پارت_31"" ساحل"" (زمان حال)اتاقمو بهم نشون دادو بعد یه شب ب...

{سناریو شماره 3}

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴³موهای جیمین و بیشتر کشیدم و گفتم: هوییییی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط