جهنم من با اوفصل

جهنم من با او🍷فصل 1

# پارت ۸

ویو ا.ت : شروع کردم به فرار کردن که دستم رو گرفت و یه دفعه پاهام تو هوا موند جیغ کشیدم که گفت ....

کوک : هوسسس آروم باش تکون نخور میخوام ببرمت جایی

ا.ت : ولم کننننننننننن ... تا کی میخوای عذابم بدی بزار برممممممم ( گریه )

کوک : گریه و التماس بی‌فایدست خانمی تکون نخور زنگ بزنم به یکی

ا.ت : ...... ( همینجوری کیوت و بی صدا در حالی که لباش رو همه داره گریه میکنه )

کوک : اینجوری نگام نکن و گریه نکن اوکی ؟ ( لبخند )

ا.ت : باشه .... عوضی مغز فندقی

ویو کوک : تو بغلم کیوت وایساده بود و داشت گریه میکرد و درحالی که لباش رو همه گریه میکرد به زور جلو خندم رو گرفتم ولی هر قطره از اشکش انعکاسی از دردامه ولی چرا بیخیال زنگ زدم راننده بیاد و ا.ت رو به زور سوار ماشین کردم و بردمش شهربازی تا از دلش در بیارم تو راه بودیم اونم داشت پنجره رو نگا میکرده منم کتاب میخوندم که با جیغی که کشید از جام پریدم .....

کوک : دختر چته ؟ وای قلبم

ا.ت : اخ جون شهربازی وایییی ( جیغ ) کوک تورو خدا نگه دار بیریم لطفاااااااا

کوک : نمیشه

ا.ت : ( خودشو کیوت میکنه )

کوک : اگه بریم آشتی میکنی ؟

ا.ت : امممم خب با اینکه نمیخوام ولی از شهربازی نمیگذرم پس باشه

کوک : اوکی ولی با این جیغی که کشیدی جذابیتم فرو ریخت

ا.ت : 😑

ویو ا.ت : ......
دیدگاه ها (۱۶)

لطفا درک کنبن ممنون 😊

شاهزاده من🍷فصل 1# پارت ۲۴ویو ا.ت : که با یه صدایی از خواب بی...

شاهزده من🍷فصل 1 # پارت ۲۳ ویو ا.ت : دوباره تمام خاطره هام بر...

اولین و آخرین عشق پنهان من ♡ فصل 1# پارت ۱۲کوک : ( محکم ا.ت ...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

"سرنوشت "p,33...ویو جیمین *.بعد از حدود ۱۵ مین به هتل جولیا ...

سرنوشت "p,37..تا اینو گفتم بلند شد و گفت .ا/ت : اومدم اومدم....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط