پارت ۱۴

.یهو دستم و گرفت و ... کشید که توی بغلش افتادم ..
-: من که همه جای بدنت و دیدم .. مقاومت نکن تنبیهت بیشتر میشه
منو. روی تخت گذاشت و .. شروع به کبود کردن.. سی.. نه .. و گردنم کرد
: اه چه دخترِ خوبی همیشه اینجوری حرف گوش کن باش
و به کارش ادامه داد ... بعد از اینکه .. تموم بالا... ت.نه ام و کبود ....
از روم بلند شد و ..
-: خیلی خوشمزه است
:در...د د..اره
-: بزار ببرمت حموم ..
:‌ نمی‌خواد به اجوما بگو
-: اولن من شوهرتم دومن اجوما کار داره
حرفی نزدم که ..
اومد و بلندم کرد .. و با خودش بردم حموم .. و منو توی وان گذاشت .. خودشم اومد و منو توی بغلش گذاشت
-: اه.. دختر خیلی خوبی
: میشه ... ول..م .. کن..ی
-:نه نمیشه
چرا
-: چون هم زنمی .. هم دلم میخواد کنارم باشی
منو توی بغلش بیشتر فرو کرد ..
-: هم بهت وابسته شدم
کنار گوشم حرف میزد و .. بعد از گفتن حرفش ... گردنم و ... لی...سید ..
خواستم ازش دور بشم ولی منو بیشتر به خودش میچسبوند که.. یهو .. یه چیز تیز روی گردنم احساس کردم .. او.. اون

(میدونم کم بود ولی خوابم میاد
شب بخیر)
دیدگاه ها (۲۵)

پارت ۱۵

پارت ۱۶

پارت ۱۳

پارت ۱۲

عشق چیز خوبیه پارت ۱۴بچه ها از الان بگم که این پارت اسماته ف...

زور و عشق پارت ۴

قلب سیاه نشان سرخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط