هیا متعجب نگاهش کرد چی می گفت؟
هیا متعجب نگاهش کرد چی می گفت؟
_تو درمان نیستی تو فقط نمک رو زخمی!
هیا شوکه و عصبی شد!
چرا تقصیر اون چی بود؟اصلا کوک از چی ناراحت بود
_چرا مگه من چیکار کردم؟
تقریبا داد زد و اما کوک خونسرد لب باز کرد
_دیدار دوباره ما غلط و دوبارشم غلطه پس بیا دیگه همو نبینیم بدون من زندگی کن همونطور که تو این ۳ سال بدون من زندگی کردی
بلند شد چند قدم برداشت و کنار هیا ایستاد دستش رو روی شونش گذاشت
_اگه نتونم چی؟
کوک دستش رو برداشت و بعد از گفتن حرفی سطل آب یخی رو روی هیا خالی کرد و اون رو تنها گذاشت
_تو برام مهم نیستی
...
#بی تی اس
_تو درمان نیستی تو فقط نمک رو زخمی!
هیا شوکه و عصبی شد!
چرا تقصیر اون چی بود؟اصلا کوک از چی ناراحت بود
_چرا مگه من چیکار کردم؟
تقریبا داد زد و اما کوک خونسرد لب باز کرد
_دیدار دوباره ما غلط و دوبارشم غلطه پس بیا دیگه همو نبینیم بدون من زندگی کن همونطور که تو این ۳ سال بدون من زندگی کردی
بلند شد چند قدم برداشت و کنار هیا ایستاد دستش رو روی شونش گذاشت
_اگه نتونم چی؟
کوک دستش رو برداشت و بعد از گفتن حرفی سطل آب یخی رو روی هیا خالی کرد و اون رو تنها گذاشت
_تو برام مهم نیستی
...
#بی تی اس
۶.۰k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.