شیطان ( پارت اول )
شیطان ( پارت اول )
* ویو ا/ت *
م/ا : دخترم....پاشو!!
ا/ت : اهههه...چیههه؟!!!
م/ا : پاشو وسایلاتو جمع کن ، داریم میریم !
ا/ت : یا خدا ! پاشدم!
پاشدم ، رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و یه لباس پوشیدم ( پست بعدی میزارم عکس لباسو ) و یه ارایش لایت کردم و وسایلمو جمع کردم و رفتم پایین .
م/ا : بیا صبحانه بخور .
ا/ت : باشه.....بابا و داداش کجان؟
م/ا : الان میان ، تو ماشینن.
ا/ت : باشه...
شروع به خوردن کردم و بابا و داداش اومدن و خوردن .
* نیم ساعت بعد *
سوار ماشین شدیم و من هندزفری رو گذاشتم و یه آهنگ از بیلی رو گوش دادم تا رسیدیم .
ا/ت : یا خود خدا!
داداش : اینجا چرا انقدر ترسناکه؟
ب/م : هنوز که داخلشو ندیدی!
م/ا: بیاین بریم.
رفتیم داخل ، خیلی بزرگ بود !
خیلی هم باشکوه و قدیمی !!!
ا/ت : اینجا خیلی کثیفه!
م/ا : تمیزش میکنید ، شما ها برید اتاقاتون رو پیدا کنین.
منو داداش سریع دویدیم که بهترین اتاق رو مال خودمون کنیم ، همینجور که داشتم میدویدم ، یه اتاق دیدم که خیلی به دلم نشست! رفتم داخل....
میدونم کمه ولی خب....لطفا حمایت کنید تا پارت بعد:)💕
اسلاید دو عکس ا/ت هس
* ویو ا/ت *
م/ا : دخترم....پاشو!!
ا/ت : اهههه...چیههه؟!!!
م/ا : پاشو وسایلاتو جمع کن ، داریم میریم !
ا/ت : یا خدا ! پاشدم!
پاشدم ، رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و یه لباس پوشیدم ( پست بعدی میزارم عکس لباسو ) و یه ارایش لایت کردم و وسایلمو جمع کردم و رفتم پایین .
م/ا : بیا صبحانه بخور .
ا/ت : باشه.....بابا و داداش کجان؟
م/ا : الان میان ، تو ماشینن.
ا/ت : باشه...
شروع به خوردن کردم و بابا و داداش اومدن و خوردن .
* نیم ساعت بعد *
سوار ماشین شدیم و من هندزفری رو گذاشتم و یه آهنگ از بیلی رو گوش دادم تا رسیدیم .
ا/ت : یا خود خدا!
داداش : اینجا چرا انقدر ترسناکه؟
ب/م : هنوز که داخلشو ندیدی!
م/ا: بیاین بریم.
رفتیم داخل ، خیلی بزرگ بود !
خیلی هم باشکوه و قدیمی !!!
ا/ت : اینجا خیلی کثیفه!
م/ا : تمیزش میکنید ، شما ها برید اتاقاتون رو پیدا کنین.
منو داداش سریع دویدیم که بهترین اتاق رو مال خودمون کنیم ، همینجور که داشتم میدویدم ، یه اتاق دیدم که خیلی به دلم نشست! رفتم داخل....
میدونم کمه ولی خب....لطفا حمایت کنید تا پارت بعد:)💕
اسلاید دو عکس ا/ت هس
۷۷.۰k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.