برم پیشش رفتم لباس پوشیدم «اسلاید دوم»و رفتم شرکت

برم پیشش رفتم لباس پوشیدم «اسلاید دوم»و رفتم شرکت
ا.ت:سلام
منشی:سلام بفرمایید
ا.ت:من ا.ت هستم همسر اقای جئون من خیلی وقته نیومدم شرکت میشه بگید اتاق کجاست؟
منشی:طبقه بالا سمت چپ وارد راه رو شید دومین اتاق
ا‌.ت:تشکر
رفتم دم در اتاق صدای اشنایی اومد و یهو صدا قطع شد در و باز کردم که دیدم لیا و کوک دارن همو میبوسن که کوک متوجه من شد
ا.ت:هه با این سنت خجالت نمیکشی هااا«داد»
کوک:ا.ت من.....
ا.ت:هیسسس چیزی نگو همه چیز رو فهمیدم
کوک:ا.ت من نخوا‌‌....
ا.ت:دنبالم نیا. لیا خانم خوش بگذرع
لیا:داشت خوشمیگذشت ولی تو اومدی کوفتم شد
ا.ت:من میرم تا بیشتر بهتون خوشبگذرع بای اقای جئون

از شرکت اومدم بیرون تعجب نکرده بودم از کاری که کرد فقط اعتمادم بهش از بین رفت. رفتم دم ساحل نشستم که یهم گریه ام گرفت

متوجه گذر زمان نشدم تا سرم و بالا اوردم دیدم شب شده
رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه در خونه رو باز کردم که کوک رو دیدم مسترب «درست نوشتم؟»رو مبل نشسته بود تا صدای باز شدن در رو شنید بلند شد و اومد طرفم
کوک:ا.ت من..
ا.ت:اقای جئون سرم درد میکنه لطفا ولم کن
کوک:باشع
ا.ت:من میرم بالا بخوابم
کوک:.....




تا همین جا داشته باشید تا شب