عشق حاضر جواب من p124

‫- خب گوش کن ببین چی میگم من واسه این اخر هفته یه سفره دو روزه به (یه شهر دیگه حالا) ترتیب میدم!‬
‫به جمنم میگم بیاد و تو رو با خودش بیاره بعد اونوخ ...‬
‫- صبر کن صبر کن نقشت از همین حالا من نیستم!‬
‫- خربزه یه دقیقه لال شو ببین تهش چی میشه! ...‬
‫با ادامه ی حرفایه لیسا خودمم مشتاق شدم تا این برنامرو اجرا کنم!‬
‫- هستم لیلی
‫- پس اوکیه!‬
‫- خبر از تو!‬
‫- نه دیگه خبر از جمن
‫- گمشو!‬
‫- جی پی اس دارم نگران نباش!‬


******


بد فرم هوسه بستنی کرده بودم واسه همین اماده شدم تا یه تکه پا برم بیرونو برگردم!‬
‫از اتاق اومدم بیرون یه سر رفتم پیشه سویون جون ...‬
‫روی کاناپه نشسته بودو داشت تی وی تماشا میکرد ..‬
‫- سویون جون؟‬
‫برگشتو مهربون بهم نگاه کرد:‬
‫- جونه دلم؟ چرا لباس پوشیدی؟‬
‫- دارم یه سر میرم بیرون یه چیزی بخرم!‬
‫- تنها؟‬
‫این که از ننم بدتره!‬
‫- بله زود برمیگردم!‬
‫- پس بذار جیمین باهات بیاد!‬
‫- نه نه ...‬
‫- چرا؟‬
‫- خواهش میکنم اجازه بدید خودم تنها برم قول میدم زود برگردم!‬
‫یکم مکث کردو بعد گفت:‬
‫- باشه دخترم ... فقط اگه گواهینامه داری یکی از ماشینا رو بردار برو!‬
‫- نیازی نیست ... ممنون که اجازه دادی..‬
‫به سمتش رفتمو اروم بوسیدمش ...‬
‫- عاشقتونم!‬
‫- من بیشتر برو مواظبه خودت باش!‬
‫- چشم خدافظ ..‬
‫از اعمارت زدم بیرون ... خوب اینجور جاها رو نمیشناختم ولی خب بالاخره برهوت که نیست یه جا‬ ‫رو پیدا‬
‫میکنم! انقدر راه رفتم که پاهام امکان داشت هر لحظه از وسط نصف میشدن اگه زبون داشتن‬ ‫قطعا میگفتن‬
‫آیو تو روحت!‬
دیدگاه ها (۱)

عشق حاضر جواب من p125

عشق حاضر جواب من p126

عشق حاضر جواب من p123

عشق حاضر جواب من p122

#my_Black_life3 پارت²+مگه الان تو درگیر یه مثلث عشقی شدی؟÷عا...

part 8

part 9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط