رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت ترانه
#پارت_۵۴
قلبم یه جوری شده
اون که همش دورهمی می رفت الان دختر خوبی شده دل شر و شیطونم عاقل شده
می گم یه جوری شده عاشق تو شده
قلبم یه جوری شده
اون که همش مهمونی می رفت الان دختر خوبی شده
دل شر و شیطونم عاقل شده می گم یه جوری شده عاشق تو شده
Dokhtare khoob / X band
بچه ها اهنگ عوض میکردن و می رقصیدن من بعد دو س تا اهنگ رفتم کنار وایسادم ماهورم کم و بیش از نقاب ماهور بیخیال بودن در اومده بود و حتی یبارم با ملیس رقصیدن خوشمان امد پس اینم بلده !
اهنگ جنتلمن ساسی که اومد ملیس دوید طرفمون
ملیسا: گم شید بیاید بترکونیمش
_ پایه تم!
+خسته نشدین؟ واقعا قابلیتتون بالاس
_ حرف نزن بیا
ب یکی از دخترا گفتم همه لامپای اصلیوو خاموش کنن فق لامپای تزئینی روشن یه 30 نفری بودیم ساعت 00:00 بود و ما هنو قصد تموم کردن این مهمونی و نداشتیم... تازه اولشه!
همه با اهنگه میخوندن و فیلم بردارم نگه داشته بودم میخاسم تک تک عکس وفیلمامون باشه به هزارتا بهونه با بروبچ عکس گرفتیم دیگه نمیدونم شاهکارش چی در بیاد تاکید کردم صحنه قشنگارو عکس بگیره ...
پادینا: خب خسته اید؟
ملیسا: اصلا کلی خوش گذشت خوشبخت بشید
پادینا خندید : مرسی عزیزم ، من هنو خسته نشدمممم میخام برقصم!
بهار : اووو عروس خانم غوغا کردی دیگ بسه
_ نه عروس ما تواناییشو داره
پادینا : ترانه یچی بزار ملایم باشه زوجی برقصیم ما !
_ ن باو ببین میخاد دوتایی برقصن نگاشون کنیم ما
پادینا: نه همه مون...اگ میخاید
یه اهنگ اروم گذاشتم و پادینا و سپهر دوتایی رقصیدن و فیلم بردارم از هر زاویه تی فیلمشو گرف...
رقصشون که تموم شد ملیس : ما میخایم بریم دور دور بزارید اینام تنها باشن !
زدیم زیر خنده
پادینا : قبلش ی چیزی بگم ، انقد دوسداشتم ی زوج باشن تو عقدم سالسا برقصن! سپهربلد نیس متاسفانه الان تو جمع تون کسی بلده!؟
دستمو براش تکون دادم ک دیدم بهه همه از دم استادن تو سالسا...سپهر برگه ای دستش بود و ی چیزایی نوشت تو کاغذای کوچیک و تاشون کرد نفمیدم چیکار میکنه !!
من یکی ب لطف پادینا بلد بودم! از بچگی عاشقش بود تمریناشم با من! خخخ
سامان ک کنار سپهر بود بش گف : ماهور! فق من شنیدم ... اینا چیکار میکردن؟!
_ جریان چیه برادرا؟
پادینا : الان میفهمید ، اصا فک کنید این ی هدیه س ب ما! الان دوتا تون اسماتون در اومد میرقصید همین!
ملیس: اوووو لالا اونم چ رقصی سالسا!
حداقل میذاشتید خودشون انتخاب کنن
سامان : نوووچ ، اسم داداشتم نوشتیم!
ملیس قهقهه زد: کی ماهور؟ سالسا برقصه؟
پادینا : نه نداریم کادوعه کادو! ب ماهور نگا کرد : جناب ن میارید؟
+ الان باید رفت! فقط رفت خندیدو خواست بره
پادینا : بزار اسمت در آد بعد بزار برو...
+هووف اوکی فق بخاطر شما دوتا!
#دورترین_نزدیک
#میم_نون
چطوره رمان؟!
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #عاشقانه #دخترونه #تنهایی #تکست_خاص
قلبم یه جوری شده
اون که همش دورهمی می رفت الان دختر خوبی شده دل شر و شیطونم عاقل شده
می گم یه جوری شده عاشق تو شده
قلبم یه جوری شده
اون که همش مهمونی می رفت الان دختر خوبی شده
دل شر و شیطونم عاقل شده می گم یه جوری شده عاشق تو شده
Dokhtare khoob / X band
بچه ها اهنگ عوض میکردن و می رقصیدن من بعد دو س تا اهنگ رفتم کنار وایسادم ماهورم کم و بیش از نقاب ماهور بیخیال بودن در اومده بود و حتی یبارم با ملیس رقصیدن خوشمان امد پس اینم بلده !
اهنگ جنتلمن ساسی که اومد ملیس دوید طرفمون
ملیسا: گم شید بیاید بترکونیمش
_ پایه تم!
+خسته نشدین؟ واقعا قابلیتتون بالاس
_ حرف نزن بیا
ب یکی از دخترا گفتم همه لامپای اصلیوو خاموش کنن فق لامپای تزئینی روشن یه 30 نفری بودیم ساعت 00:00 بود و ما هنو قصد تموم کردن این مهمونی و نداشتیم... تازه اولشه!
همه با اهنگه میخوندن و فیلم بردارم نگه داشته بودم میخاسم تک تک عکس وفیلمامون باشه به هزارتا بهونه با بروبچ عکس گرفتیم دیگه نمیدونم شاهکارش چی در بیاد تاکید کردم صحنه قشنگارو عکس بگیره ...
پادینا: خب خسته اید؟
ملیسا: اصلا کلی خوش گذشت خوشبخت بشید
پادینا خندید : مرسی عزیزم ، من هنو خسته نشدمممم میخام برقصم!
بهار : اووو عروس خانم غوغا کردی دیگ بسه
_ نه عروس ما تواناییشو داره
پادینا : ترانه یچی بزار ملایم باشه زوجی برقصیم ما !
_ ن باو ببین میخاد دوتایی برقصن نگاشون کنیم ما
پادینا: نه همه مون...اگ میخاید
یه اهنگ اروم گذاشتم و پادینا و سپهر دوتایی رقصیدن و فیلم بردارم از هر زاویه تی فیلمشو گرف...
رقصشون که تموم شد ملیس : ما میخایم بریم دور دور بزارید اینام تنها باشن !
زدیم زیر خنده
پادینا : قبلش ی چیزی بگم ، انقد دوسداشتم ی زوج باشن تو عقدم سالسا برقصن! سپهربلد نیس متاسفانه الان تو جمع تون کسی بلده!؟
دستمو براش تکون دادم ک دیدم بهه همه از دم استادن تو سالسا...سپهر برگه ای دستش بود و ی چیزایی نوشت تو کاغذای کوچیک و تاشون کرد نفمیدم چیکار میکنه !!
من یکی ب لطف پادینا بلد بودم! از بچگی عاشقش بود تمریناشم با من! خخخ
سامان ک کنار سپهر بود بش گف : ماهور! فق من شنیدم ... اینا چیکار میکردن؟!
_ جریان چیه برادرا؟
پادینا : الان میفهمید ، اصا فک کنید این ی هدیه س ب ما! الان دوتا تون اسماتون در اومد میرقصید همین!
ملیس: اوووو لالا اونم چ رقصی سالسا!
حداقل میذاشتید خودشون انتخاب کنن
سامان : نوووچ ، اسم داداشتم نوشتیم!
ملیس قهقهه زد: کی ماهور؟ سالسا برقصه؟
پادینا : نه نداریم کادوعه کادو! ب ماهور نگا کرد : جناب ن میارید؟
+ الان باید رفت! فقط رفت خندیدو خواست بره
پادینا : بزار اسمت در آد بعد بزار برو...
+هووف اوکی فق بخاطر شما دوتا!
#دورترین_نزدیک
#میم_نون
چطوره رمان؟!
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #عاشقانه #دخترونه #تنهایی #تکست_خاص
۱۹.۳k
۲۱ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.