بد بوی مدرسه
part ⁸
که خوردم به جیمین و افتادم زمین
ات: ب..بخشید
جیمین: اشکال نداره "سرد و بعدش رفت"
ات تو ذهنش: چرا باهام اینطوری رفتار میکنه؟ پارک جیمین من حس میکنم تو رو دوست دارم ولی با این رفتارات منو از خودت متنفر میکنی😥
ویو جیمین:
ات همش با چانیول میگرده و با اون دوسته....بهتره بهش بی محلی کنم تا بتونم فراموشش کنم....درسته.....من هنوز عاشقشم اما اون عاشق یکی دیگس....اما...بهتره بپرسم خوبه یا نه
ات: بلند شدم و خودمو تکوندم "منظورم اینه گرد و غبار های لباسش رو برد" پام زخم شده....هعی ولش کن که جیمین اومد و......
جیمین: ات چیزیت که نشد؟
ات: نه....من خوبم
جیمین: آها...."دوباره رفت"
ویو ات:
رفتم و نشستم سر جام که استاد اومد و درس داد و رفت....زنگ آخر بود و وقتی زنگ خورد رفتم بیرون که دیدم داره بارون میاد
ات: به خشکی شانس حالا چتر از کجا بیارم؟
چان: من دارم بیا تا باهم بریم
ات: باشه "که دیدم جیمین با چترش از کنارمون رد شد....شاید بهتر بود با جیمین برم"
ات: عا...چانیول....من نمیام
چان: میخوای خیس بشی؟
ات: ن..نه...یادم افتاد یه کاری دارم باید برم نمیخوام مزاحمت بشم
چان: مزاحم نیستی اصلا منم باهات میام
ات: نهه....کارم....خصوصیه
چان: خوب....هرجور راحتی...خدافظ
ات: خدافظ
*مجبور شدم از یه راه دیگه برم تا چانیول منو نبینه پس از یه راه دیگه رفتم و آنقدر دویدم تا به جیمین رسیدم
ات: جیمیننن
جیمین: ات...تو چتر نداری؟
ات: نه....میخواستم...با...تو....بیام "نفس نفس زدن"
جیمین: با من؟!
ات: آره....با تو...دوست نداری باهات بیام؟
جیمین: خ..خوب...چرا...بیا
ات: مرسی
جیمین: "چترو به سمت اتم گرفت تا خیس نشه
تو راه هیچ حرفی بینمون زده نشد تا جیمین رسید خونش ولی من هنوز با خونه فاصله داشتم
ات: خوب خدافظ
جیمین: صبر کن ات!....چتر منو بگیر
ات: نه مرسی
جیمین: میخوای سرما بخوری؟ چترمو بگیر و برو فردا برام بیارش
ات: خوب...باشه...."چترو گرفت" فردا میبینمت
جیمین: اوهوم میبینمت♥️
ویو جیمین:
اون واقعا با من اومد!....یعنی ممکنه....اونم منو دوست داشته باشه؟
که یکدفعه رعد و برق زد
جیمین: شاید خشم آسمون نشونهی اینه که منو دوست نداره💔
بفرمایید جای حساس قطع نکردم
شب ساعت ۹ و نیم و اونجورا پارت بعدیو میزارم💗
کامنت بزارید انرژی بگیرم🌙💛
#فیک#فیک_بی_تی_اس#فیک_تهیونگ#فیک_جونگ_کوک#فیک_جیمین#فیکشن#فیک_شوگا#فیک_جیهوپ#فیک_نامجون#فیک_جین#سناریو#سناریو_بی_تی_اس#سناریودرخواستی#وانشات#تکپارتی
#جیمین#نامجو#جین#شوگا#جیهوپ#تهیونگ#جونگکوک#کیم_نامجون#کیم_سوکجین#مین_یونگی#جانگ_هوسوک#پارک_جیمین#کیم_تهیونگ#جئون_جونگکوک#بی_تی_اس
#موچی#مونی#هوبی#کوکی#ته_ته#کوک#سوکجین#هوسوک#یونگی#وی#آر_ام#هوپی#ورلد_واید_هندسام#تهکوک#تهمین#ویمین#ویکوک#وینام#نامجین#نامکوک#جیکوک#بنگتن#آرمی
که خوردم به جیمین و افتادم زمین
ات: ب..بخشید
جیمین: اشکال نداره "سرد و بعدش رفت"
ات تو ذهنش: چرا باهام اینطوری رفتار میکنه؟ پارک جیمین من حس میکنم تو رو دوست دارم ولی با این رفتارات منو از خودت متنفر میکنی😥
ویو جیمین:
ات همش با چانیول میگرده و با اون دوسته....بهتره بهش بی محلی کنم تا بتونم فراموشش کنم....درسته.....من هنوز عاشقشم اما اون عاشق یکی دیگس....اما...بهتره بپرسم خوبه یا نه
ات: بلند شدم و خودمو تکوندم "منظورم اینه گرد و غبار های لباسش رو برد" پام زخم شده....هعی ولش کن که جیمین اومد و......
جیمین: ات چیزیت که نشد؟
ات: نه....من خوبم
جیمین: آها...."دوباره رفت"
ویو ات:
رفتم و نشستم سر جام که استاد اومد و درس داد و رفت....زنگ آخر بود و وقتی زنگ خورد رفتم بیرون که دیدم داره بارون میاد
ات: به خشکی شانس حالا چتر از کجا بیارم؟
چان: من دارم بیا تا باهم بریم
ات: باشه "که دیدم جیمین با چترش از کنارمون رد شد....شاید بهتر بود با جیمین برم"
ات: عا...چانیول....من نمیام
چان: میخوای خیس بشی؟
ات: ن..نه...یادم افتاد یه کاری دارم باید برم نمیخوام مزاحمت بشم
چان: مزاحم نیستی اصلا منم باهات میام
ات: نهه....کارم....خصوصیه
چان: خوب....هرجور راحتی...خدافظ
ات: خدافظ
*مجبور شدم از یه راه دیگه برم تا چانیول منو نبینه پس از یه راه دیگه رفتم و آنقدر دویدم تا به جیمین رسیدم
ات: جیمیننن
جیمین: ات...تو چتر نداری؟
ات: نه....میخواستم...با...تو....بیام "نفس نفس زدن"
جیمین: با من؟!
ات: آره....با تو...دوست نداری باهات بیام؟
جیمین: خ..خوب...چرا...بیا
ات: مرسی
جیمین: "چترو به سمت اتم گرفت تا خیس نشه
تو راه هیچ حرفی بینمون زده نشد تا جیمین رسید خونش ولی من هنوز با خونه فاصله داشتم
ات: خوب خدافظ
جیمین: صبر کن ات!....چتر منو بگیر
ات: نه مرسی
جیمین: میخوای سرما بخوری؟ چترمو بگیر و برو فردا برام بیارش
ات: خوب...باشه...."چترو گرفت" فردا میبینمت
جیمین: اوهوم میبینمت♥️
ویو جیمین:
اون واقعا با من اومد!....یعنی ممکنه....اونم منو دوست داشته باشه؟
که یکدفعه رعد و برق زد
جیمین: شاید خشم آسمون نشونهی اینه که منو دوست نداره💔
بفرمایید جای حساس قطع نکردم
شب ساعت ۹ و نیم و اونجورا پارت بعدیو میزارم💗
کامنت بزارید انرژی بگیرم🌙💛
#فیک#فیک_بی_تی_اس#فیک_تهیونگ#فیک_جونگ_کوک#فیک_جیمین#فیکشن#فیک_شوگا#فیک_جیهوپ#فیک_نامجون#فیک_جین#سناریو#سناریو_بی_تی_اس#سناریودرخواستی#وانشات#تکپارتی
#جیمین#نامجو#جین#شوگا#جیهوپ#تهیونگ#جونگکوک#کیم_نامجون#کیم_سوکجین#مین_یونگی#جانگ_هوسوک#پارک_جیمین#کیم_تهیونگ#جئون_جونگکوک#بی_تی_اس
#موچی#مونی#هوبی#کوکی#ته_ته#کوک#سوکجین#هوسوک#یونگی#وی#آر_ام#هوپی#ورلد_واید_هندسام#تهکوک#تهمین#ویمین#ویکوک#وینام#نامجین#نامکوک#جیکوک#بنگتن#آرمی
۲۱.۴k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.