غیر ممکن

{غیر ممکن}
p13
*:سلام،میخوام بیام خونتون خدمتکار جدیدو ببینم!
_:هی...کره سگ! 😐
این که الان دوست دخترمه،تف تو روحش!چی بگم بش؟دوست صمیمیه اشکال نداره، ولی اگه بگم... بهم نمیگه دختر باز؟تف!
ا/ت ویو:
الان من باید با این دهنم صاف شد، اخه این چه گوهی بود خوردم،دیگه نمیزارم جو منو بگیره
کوک ویو:
(پرش به 1ساعت بعد)
الاناس که ته بیاد(در باز شد)سلام ته!
*:چطوری؟بگو ببینم کی جای بهترین اجومارو پر کرده؟
_:ببین، معذرت میخوام الان توضیح میدم.(درحال توضیح دادن موضوع)خب دیگه الان میگم بیاد!
*:ینی الان دوس دخترته؟
_:گیول میتونی بیای!
ته ویو:
این دفعه دیگه با چه کصکشی را... واو چه خوشگله! چه پوست بی نقصی داره،چه چشمای ستاره ایی داره!اکه چشماش خریدنی بود قطعا میخریدمشون!
*:سزای، عه ینی سلام، هه هه.
+:سلام شما کیم تهیونگ دوس صمیمی کوک هستید؟
*:بله خودم هستم، هر کاری داشتین به خودم بگین فورا انجام میدم، همیشه در خدمت هستم، مخصوصا شما!
اه لنتی خیلی ضایع کردم که چقدر هول شدم،ته کسی نیست بهت بگه ناموس بست فرندته؟ینی کوک فهمید ؟
کوک ویو:
چرا ته یونگ اینقدر جلوی گیول جنتلمن شد؟ نکنه دوسش داره؟نه بابا..مگه تو داخل قلب تهیوگو دیدی؟
ویو تهیونگ:
خانوم لی میدونستین..
بچه‌ها اگه خز شده میتونم دیگه ننویسم