غیر ممکن

{غیر ممکن}
P12
نه،نه، نههههه گیول تو فریب خوردییییی،دوسش نداری فقط دلت براش سوخته گیول تو واقعا دوسش نداری!الان رسما تو رابطه ای و میترسی بیای بیرون!گیول ببین با خودت چیکار کردییی؟خدمتکار کم بود اینم روششششششششش!
_:تو دیگه خدمتکار نیستی(اروم)
به حرفش توجه نکردم من محو مهمونا بودم.
ویو خانوم مهمون:
اون دختر دیگه چیه؟اون خیلی شبیه دخترمه اسمش چیه؟نه بابا دختر چیه؟دختر من چرا باید خدمتکار باشه؟اینکه اون دهتر من باشه (غیر ممکن)عه اون دخترمو خوب بزرگ کرده اون نبابد خدمتکار شده باشه، اره درسته.ولی شاید.... نه نه اشتباه نکن هیونسو(اسم خانمه).
ویو کوک:
اگه اجوما اینجا نبود گیول هم اینجا نبود،اگه اینجا باشه میفهمه من قا.چاق مواد میکنم،باید بهش بگم بره!
_:عامم...میتونی بری.
وای داره میره خداروشکر.
_:اون، ادمایی که تازه قرار بود برام کار کنن،گفتن که میخوان یه جای دیگه برن،و من باهاشون خیلی صمیمی نیستم، مایل هستید دوباره برای من کار کنید؟
٫:بله چرا که نه؟
_:ممنون که زحمت میکشین.
)پرش به 3ساعت بعد)
(گوشیش زنگ میخوره)
عه تهیونگ هیونگ!
..... ادامه دارد