در ازدحام چشم ها

در ازدحام ِ چشم ها
جز با نگاهت
- حرفم نیست
سکوت می کنم
- دلم را بشنوی.
که تعبیر ِ خواب ِ فرآموش ام
- کولی ، نقل ِ از یاد رفتن ات نیست


#گویا_فیروزکوهی
اولین عصر تابستونیتون
بدون دلتنگی
دیدگاه ها (۱)

‌آن زخم، که از تو بر دل ماستمشنو که: به مرهمی توان کاستکی وع...

‌گر بود عمر به میخانه رسمٖ بار دگربجز از خدمت رندان نکنم کار...

من چه سبزم امروزو چه اندازه تنم هوشیار استنکند اندوهی ، سر ر...

دلتنگی ریشه دوانده در تار و پود ِ جانم دلم گرفته هوا گرفته ز...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط