میخواستم بزنم که یه نفر دستم و از پشت گرفت اون دختره که د
میخواستم بزنم که یه نفر دستم و از پشت گرفت اون دختره که دید نزدمش چشماشو باز کرد و با یه لحن خیلی چندش آور گفت
@ددییی هق..ا..اون هق...منو ز..زد هق
∆چرا دروغ میگی هرزه
برگشتم دیدم تهیونگه
+با چه حقی دوست دخترمو زدی؟؟
∆حقش بود بعدشم مستر کیم من اونو نزدم
+ارباب ارباب ارباب بفهم تو الان یکی از برده های منی میفهمی
∆ب... بب..خشید
+اتاق....(عربده)
@خدافظ هرزه کوچولو
ویو آت
دست خودم نبود برگشتم و با پا زدم تو صورتش چون قدش کوتاه بود
+سوجین خوبی؟(نگران)
@ای ددیییییی اییی
+ات برو اتاق دارم برات
من نمیخوام بخاطر این اسکلا بترسم آخه کیم نقطه ضعف منو نمیدونه...نمیدونه نمیتونم تحرک نکنم.. فکر میکنه میترسم با شلاق منو بزنه....
_باشه (پوزخند)
ویو تهیونگ
جدیدا نمیدونم چرا سوجین برام مهم شده...ولش کن...آت با شلاق و این تنبیه ها. مشکلی ندارد پس چیه نقطه ضعفش؟
ات دختر شیطونی نمیتونه یه جا بمونه حبس کردن و امتحان میکنم
@ددییی هق..ا..اون هق...منو ز..زد هق
∆چرا دروغ میگی هرزه
برگشتم دیدم تهیونگه
+با چه حقی دوست دخترمو زدی؟؟
∆حقش بود بعدشم مستر کیم من اونو نزدم
+ارباب ارباب ارباب بفهم تو الان یکی از برده های منی میفهمی
∆ب... بب..خشید
+اتاق....(عربده)
@خدافظ هرزه کوچولو
ویو آت
دست خودم نبود برگشتم و با پا زدم تو صورتش چون قدش کوتاه بود
+سوجین خوبی؟(نگران)
@ای ددیییییی اییی
+ات برو اتاق دارم برات
من نمیخوام بخاطر این اسکلا بترسم آخه کیم نقطه ضعف منو نمیدونه...نمیدونه نمیتونم تحرک نکنم.. فکر میکنه میترسم با شلاق منو بزنه....
_باشه (پوزخند)
ویو تهیونگ
جدیدا نمیدونم چرا سوجین برام مهم شده...ولش کن...آت با شلاق و این تنبیه ها. مشکلی ندارد پس چیه نقطه ضعفش؟
ات دختر شیطونی نمیتونه یه جا بمونه حبس کردن و امتحان میکنم
- ۶.۸k
- ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط