against each other⁵

'اوووو خیلیم عادلانس'

این از اول توی قانون های قصر من بوده فریبنده!

الیز چشمی چرخوند

"خیله خب باشه حالا بگو ببینم تنبیهاش چیع؟"

یونگی پوزخند زد

'بستگی داره چه اشتباهی انجام بدی...و اونجا میفهمی چی میشه'

الیز هومی گفت و دستاشو به هم زد

"خب خب حالا وقته اینه که من قانون بزارم"

یک باید بزاری هرکاری دلم خواست انجام بدم

دو هروقت خواستم فحش بدم

سه هرچقد خواستم پول خرج کنم

چهار با هرکی دلم خواست بگردم

پنج گیر دادن ممنوعه

و تنبیهه سرپیچی از قانونای من یک تو گوشیه

یونگی ناباورانه خنده ای کرد....

'اما همه ی قانونا مخالف قانونای من بود!!!'

الیز سری چرخوند

"اطلاعی ندارم"

و از کنارم رد شدو رفت داخل قصر

و من از پررویی این دختر هنوز تو شک بودم....

اما بعد یک مین به خودم اومدم.

'برا همین قهوه ای کردنات بهت علاقه دارم'

و بعد از گفتن این حرف به داخل قصر رفتمو....

به خودم گفتم
'مین یونگی به زندگی جدیدت خوش اومدی'
________________________________________________________________
دیدگاه ها (۷)

زیبایی؟مسترجئون'توهمیشه'زیبایی!!!وبعله-پروف'جدید.

عههه چه ژالب✔️برین تو گوگل سرچ کنین ببینین واقعا میاره یا من کور شدم😔

against each other⁴

against each other³

part⁴زنگ ورزش تموم شد تو فکر بودم که بکی اومد بکی. هی انیا ب...

بابایی

پارت ۲۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط